بسم الله الرحمن الرحيم
بیست و پنجم شهریور ماه، سومین سالروز درگذشت عالم وارسته و عارف روشن ضمیر، استاد عالیقدرمان مرحوم آیت الله خزعلی است. بناداشتیم به منظور معرفی حیات طیبه آن عزیز، بزرگداشتی به پا کنیم،ولی در تماس با خانواده ایشان، با عدم اذن استاد و توصیه اکیدشان در عدم برگزاری سالگردهای متعدد روبرو شدیم.
لذا بر آن شدیم به گونه ای دیگر، حق استاد خویش را ادا نماییم و با بازخوانی برگی از دفتر عمر برکت خیزشان، یادشان را گرامی داریم.
از آنجا که در دورانی به سر می بریم که بیش از هر زمان در فضای مجازی، حقیقت قربانی می شود و افواج بدبینی و ناامیدی به جامعه تزریق می شود، بر خود واجب دیدیم تا به سهم خویش در رفع فضای غبارآلود کنونی بکوشیم.
مدت هاست اتاق فکر مخالفان نظام به خیال خام براندازی جمهوری اسلامی، مخدوش کردن چهره های مولد و موثر انقلاب را در رأس برنامه های خود دنبال می کند و به زعم خویش می خواهد، با زدن شخصیت های اصیل نظام، ارکان مقاوم کشور را فرو ریزد . ما که از نزدیک با سیره ملکوتی این مرد خدا آشنا بوده ایم و رایحه اخلاص و راست عهدی اش را با تمام وجود حس کرده ایم ، این اقدامات حقیرانه را برنمی تابیم و از خانواده ایشان خواستار عکس العمل در برابر اتهامات و ناخلفی‌های ایام اخیر شدیم ولی اظهار نمودند که مبنا و مشی ما در ۲۰ ساله گذشته صبوری و جدال احسن بوده و مایل نیستیم آب به آسیاب دشمن ریخته شود. لذا ما به عنوان شاگردان آن عزیز وارسته وظیفه خود می دانیم مواردی را برای تنویر افکار حق جویان بیان نماییم:
۱. برای بسیاری این سوال ایجاد شده که مهدی خزعلی، کیست و چرا مرحوم آیت الله خزعلی از او رسما اعلام برا‍ئت نموده اند؟!‌
اساس این مساله به بیش از ۲۰ سال پیش برمی گردد که مرحوم آیة الله خزعلی گزارشاتی را از مراجع قانونی و شکایات متعددی را از شاکیان خصوصی در زمینه تخلفات مالی مهدی دریافت نمودند.این امر موجب شد که ایشان ابتدا در جمع خصوصی خانواده به تذکر و عتاب وی بپردازند. پس از آن نیز تا مدت ها کوشیدند وی را به استرداد حقوق تضییع شده مردم و دولت و نیز ادای دیون و مطالبات بانکی وادار کنند. متأسفانه تلاش های ایشان برای اصلاح وی از نصیحت و تذکر، تا عتاب و طرد وی از جمع خانواده نتوانست مانع اقدامات غیرقانونی وی شود بلکه بعدها تخلفات سیاسی نیز به آن افزوده شد. تا جایی که پس از اخطارهای مکرر، ناچار به اعلان علنی برائت از وی در صحن جامعه شدند. مسیر تخلفات ایشان در ادامه به انحرافات در عقاید مذهبی نیز منجر شد و نهایتاً مرحوم آیت‌الله درآخرین غدیر عمر شریف خود مجدداً متنی را تنظیم و برائت خود وعلل آن را تبیین نموده و تأکید کردند تا رفع کامل تخلفات اقتصادی و استرداد اموال دولتی و اشخاص ذی طلب و نیز بازگشت قاطع از انحرافات سیاسی و عقیدتی همچنان ایشان را در منزل و جمع خانواده نمی پذیرند.
ایشان علی رغم منع پدر مصاحبه های متوالی با شبکه های آماتوری سلطنت طلب و رسانه های ضد جمهوری اسلامی ترتیب می دهد و سالهاست با ذوق زدگی، خوراک تبلیغاتی رسانه های ضد میهنی و ضد دینی را فراهم می کند. این بار نیز در مصاحبه ای با یک شبکه بیگانه
، علیه پدر و برخی بستگان خود ادعاهای کذب و مغرضانه ای را مطرح می کند تا بلکه مخالفان میهن مان را به وجد آورد و انتقام برائت پدر را بستاند.
عملکرد پروپاگاندایی وی نوعی فرار به جلو را تداعی می کند ودر حالی که به نظر می رسد دربین فرزندان آن مرحوم تنها کسی بوده است که رفتارهای اشرافیگری و آقازادگی داشته ، تلاش می کند با جوسازی، نشر اکاذیب و تخریب شخصیت های موجه وسالم بر تخلفات گسترده خود سرپوش نهد و جایگاه ظالم و مظلوم، مقصر و مبرا، جلاد و شهید را وارونه سازد.
جالب توجه است چنین شخصی که دیون زیادی از اشخاص حقیقی و حقوقی به گردن دارد ادعای دفاع از حق مردم می کند و به جای طلب حلالیت از مردم، از سران رژیم گذشته که سردمداران ظلم و خونریزی و غاصبان بیت المال هستند طلب حلالیت می کند. جای بسی تامل است که آیا کسی که برای نیل به شهرت و قدرت و برای انتقام از اعلان برائت پدر، حاضر است حیثیت پدر و خانواده خود را لگدمال کند و به هر بهایی به مطامع و آمال خام خود برسد، می تواند امین و معتمد جامعه قرار گیرد؟ چنین کسی به مراتب آسان تر از این، حقوق و حیثیت مردم را فدای خود خواهد کرد.
و لَیَحلِفنّ اِن اَردنا الّا الحسنی و الله یشهد اِنّهم لکاذبون

پاسخ دهید