امروز تکّه‌فیلمی دیدم که نشان می‌داد گروهی از مردم سوادکوه مازندران با سنگ به یک بچه خرس حمله می‌کنند و طفلی را می‌کشند. فیلم خیلی تلخ بود و تماشای آن آزاردهنده. من مردم مازندران را می‌شناسم و البته دوستان زیادی در میان‌شان دارم. مردمانی دوست‌داشتنی، مهربان، دل‌نازک، و بی‌آزارند. اما چه می‌شود که برخی‌شان با سنگ به جان بچه‌خرس می‌افتند و آن را می‌کشند، جای درنگ دارد. به گمان من مشکل در تصوّر جامعهٔ ما از امر اخلاقی است.

واقعیّت این است که فهم امروزی جامعهٔ ما از خوبی، بدی، فضیلت، و رذیلت پاسخگوی نیازهای اخلاقی ما در دنیای جدید نیست. در تصوّر ما یک فرد با اخلاق، فردی است سربه‌زیر، کم‌دردسر، کم‌مسئله، باوقار، باحُجب و حیا، و کم‌حرف. روشن است با این تصوّرات از خوب بودن، حوزه‌های زیادی از اخلاق در جهان جدیدی که ما در آن زندگی می‌کنیم بر زمین می‌ماند. تصوّرات ما از اخلاق با اخلاق پزشکی، اخلاق محیط زیست، اخلاق فضای مجازی، و اخلاق حرفه‌ای جور در نمی‌آید. برای تربیّت آدم‌های اخلاقی باید تصوّرات پیشین را به‌هم ریخت و نظامی نو از تصوّرات اخلاقی ساخت.