هر بار که به مشهد و زیارت امام رضا علیه‌السلام می‌آیم با پدیده‌ی روز‌افزون ساختمان‌ها، صحن‌ها، رواق‌ها، و نیز ساختارها، سازمان‌ها، و برنامه‌های فرهنگیِ تازه روبرو می‌شوم. جاهایی که تا چند سال پیش بازار اطراف حرم بود، امروزه به بخشی از ساختمان‌های حرم تبدیل شده‌ و فاصله‌ی زیارت‌کننده را تا ضریح بیش‌تر و پیچیده‌تر کرده‌اند. سیستم‌های آب‌رسانی، آشپزخانه، خودروهای جابجایی زیارت‌کنندگان، بالابرهای مدرن، سیستم‌های صوتی جدید، نورپردازی‌های چشم‌گیر، جلسه‌ها و حلقه‌های مذهبی و چندین و چند پدیده‌ی دیگر حاشیه‌هایی هستند که دست به دست هم داده‌اند تا زیارت اتّفاق بیافتد. فربه شدن این امور، بی‌گمان، بر ذهنیّت‌ها و نیّت‌های مثبتی چون راحتیِ زیارت‌کنندگان مبتنی است. امّا نباید فراموش کرد که این توسعه‌ها و نوگرایی‌ها در نهایت، معنای زیارت را تغییر می‌دهد. نتیجه‌ی طبیعی افزایش ساختمان‌ها و تراکم سازمان‌ها و ساختارها پنهان ماندن و یا کم سو شدن احساس معنوی زیارت و به حاشیه رفتن شخصیّت اخلاقی و ایمانی امام رضا علیه‌السلام است.
زیارت در سنّت شیعی همواره به مثابه رفتاری که انسان را به امر قُدسی نزدیک می‌کند و انگیزه‌های عملِ اخلاقی را در او بیدار کرده و یا افزایش می‌دهد، معنا شده است. رویکرد تازه به توسعه‌ی و تکثیر فضاهای زیارتی این معنای سنتی از زیارت را تهدید کرده و به حاشیه می‌برد. شگفت‌آور است که متولّیان مکان‌های زیارتی به‌هوشند که مبادا ساختمان‌های شهری و نیز خیابان‌کشی‌ها گُنبد و گُل‌دسته‌های حرم‌ها را پوشیده بدارد(شبیه بلایی که سرِ منوریل قم آمد)؛ ولی از پنهان شدن معنای زیارت و ابعاد معنوی و اخلاقی آن در زرق و برق ساختمان‌ها و حاشیه‌ها بیمی ندارند.