به دعوت یک دوست وارد یک کانال گفت‌وگو در یکی از پیام‌رسان‌های داخلی شدم. در این کانال بیش از هزار نفر طلبه و برخی از استادها مشغول گفتگو و گاه مشاجره بودند. موضوعات، بیشتر سیاسی و دغدغه‌ها حمایت از جریانی خاصّ بود و به مناسبت این روزها گفت‌وگو بر سر تصویب سی. اف. تی در مجلس. چند ساعت وقت گذاشتم و بیش‌تر پیام‌ها را خواندم. برخی پیام‌ها و اظهار نظرها دربر دارنده‌ی توهین‌های آزاردهنده‌ای به اشخاص حقیقی و حقوقی بود. برای من جای شگفتی داشت که طلبه‌ها برای حمایت از یک جریان یا فهمِ سیاسی، به خاست‌گاه خود پشت کرده و بگویند حوزه را باید از دست مسئولانِ، به گفته‌ی آنان، بی‌کفایتش(تعبیر آن‌ها خیلی زشت‌تر بود) آزاد کرد.

تنها در این کانال نیست که طلبه‌ها در زمینی بازی می‌کنند که مال آن‌ها نیست. متاسفانه تازگی هم ندارد. معمولاً شماری یقه سفید سیاسی تصمیمی می‌گیرند و یا می‌خواهند بگیرند، بعد طلبه‌های معصوم را به جانِ بزرگانِ حوزه می‌اندازند که چرا در فلان مسأله‌ی سیاسی وارد نمی‌شوید. یادم می‌آید چندین سال پیش، من در یک جلسه‌ی سخنرانی نشسته بودم. یک نفر کنار من نشست و به آرامی گفت: » برنامه عوض شده است، فلان شعار را ندهید و جلسه را به هم نزنید.» با تعجّب نگاهش کردم و گویا فهمید که اشتباه کرده است. پرسید مگر شما از طرفِ … نیامده‌اید، من گفتم نه! گفت ببخشید، پس هیچ!

دیدگاه‌ها

  1. ناشناس

    متن متین و بجایی بود.

به ناشناس پاسخ دهید انصراف