در پژوهش‌هايی كه اخيراً درباره‌ی آينده‌پژوهي اخلاقی و اخلاقِ آينده پژوهی (به ويژه در حوزه فناوری اطلاعات)‌ داشتم به مطلبی برخوردم كه ديويد هنسون (David Hanson)، طراح ربات معروف «سوفيا» پيش‌بينی كرده است تا سال ۲۰۴۵ ربات‌ها از حقوقی چون ازدواج، ‌داشتن سرزمين مستقل، و رأي دادن برخوردار مي‌شوند (اینجا را ببینید).
هم‌چنين مقاله‌اي ديدم از «آماندا ووره» (Amanda Wurah) استاد دانشگاه مك گيل، با عنوان We Hold These Truths to Be Self-Evident, That All Robots Are Created Equal كه به نظرم رسيد بهترين معادل فارسی برای آن (البته بااجازه شيخ اجل سعدی) اين است كه «ربات‌ها در آفرينش ز يك گوهرند». نويسنده در اين مقاله بر ضرورت تعريف شخصيت حقوقی و تصويب قوانين حقوق بشر برای ربات‌ها تأكيد كرده بود. البته او مسئله را از منظر حقوقی بررسی كرده و به ابعاد اخلاقی آن كمتر پرداخته است.
حضور روزافزون ربات‌ها در زندگي انسان امروز و ميزان هوشمندتر شدن آنها (كه در سال‌هاي آينده با وسعت و شدت بيشتری ادامه پيدا مي‌كند) نشان مي‌دهد كه اخلاق‌انديشان و آينده‌پژوهان حوزه فاوا بايد بيش از پيش توجه به اين عرصه را جدی بگيرند و در صدد پاسخ به پرسش‌هايی از اين قبيل باشند:

۱. آيا اخلاقي بودن براي ماشين‌هاي هوشمند معنا دارد؟
۲. آيا زمان تغيير نگاه به ربات‌ها از يك ماشين صرفاً مكانيكي به يك فاعل اخلاقی (moral agent) فرارسيده است؟
۳. آيا بايد در صدد تعريف وظايف و مسووليت‌های اخلاقی براي ربات‌ها باشيم؟ اصول اخلاقی براي آنها همان اصول مطرح برای انسان‌هاست؟
۴. چه  كدهای اخلاقی بايد براي مرتبطان با ماشين‌های هوشمند (مانند طراحان، برنامه‌نويسان، سازندگان، صاحبان و مخاطبان آنها) نگاشته شود؟
۵. اگر استفاده از ربات‌ها پيامدهايی چون افزايش بيكاري انسان‌ها را به دنبال داشته باشد آيا توسعه آنها اخلاقاً درست است؟

پاسخ دهید