فرارسیدن میلاد امام مهدی (ع) فرصت مناسبی است برای این که مسئله مهدویت و موعودگرایی با گشودگی و گستردگی بیشتری مورد تامل و بررسی قرار گیرد که یکی از آنها شناخت چالش ها ومسائل فراروی این موضوع است. در اینجا به چند مورد از این چالش ها اشاره می شود:
۱. استفاده نا به جا از سرمایه مهدویت:
استفاده بی رویه و نا به جا از مهدویت در هر مسئله ای مثل رقابت ها یا اختلاف های سیاسی، فکری و مانند آن نه تنها برد و تاثیر فرهنگ انتظار را کم می کند بلکه موجب نقض غرض شده و در واقع استفاده از آن در غیر محل خود است. این کار را می توان نوعی کفران نعمت و جفا در حق گفتمان دینی ارزشمندی دانست که امروزه به خوبی می تواند به عنوان یک گفتمان نجات بخش و امیدآفرین مطرح شود؛ آن هم در دنیایی که خسته از مشکلات و بحران های گوناگون است و به دنبال راه برون رفتی از این وضعیت می گردد. فرهنگ انتظار و باور به ظهور موعود و گسترش عدالت و امید ذخیره ای گران قیمت است و مثل هر ذخیره دیگری بایستی از استفاده نا به جا و نادرست از آن پرهیز نمود.
۲. مسوولیت گریزی و غلبه انتظار منفعلانه:
یکی از انتقادهایی که در زمان های مختلف و در عصر حاضر به باورمندان مسئله مهدویت می شود این است که اعتقاد به ظهور منجی موجب کم کاری، مسوولیت گریزی و بی تعهدی می شود. شاید یکی از چیزهایی که مستمسک این گونه منتقدان قرار می گیرد تبیین نادرستی است که برخی از ما از مسئله انتظار فرج ارائه می کنیم به گونه ای که گویی قرار است ما هیچ تلاشی برای رشد و پیشرفت همه جانبه نداشته باشیم و همه مسوولیت ها و تعهدات انسانی و دینی خود را به امید ظهور امام مهدی (ع) رها نماییم تا ایشان ظهور کنند و همه مسائل حل شود. بگذریم از این که کسی بخواهد معتقد باشد که باید گناه زیاد شود تا امام ظهور نمایند! روشن است که چنین دیدگاهی هم با روح فرهنگ اسلامی و شیعی سازگار نیست هم با سیره و سنت نبی گرامی اسلام (ص) و خاندان وی.
۳. خرافه گرایی:
مثل هر باور یا پدیده دینی و غیر دینی دیگر، مسئله امامت و انتظار حضرت #مهدی (ع) هم می تواند در طول زمان آغشته به خرافات و مطالب سست و بی مبنا شود. طبیعتا به هر اندازه که غبار باورهای غیر قطعی، سست مبنا یا غیر معقول و غیر مشروع بر آیینه جمال مهدوی بنشیند تشخیص چهره واقعی آن دشوارتر خواهد شد و از طرف دیگر زمینه برای سوءاستفاده سود جویان و فریب انسان های ساده و صادق فراهم تر می شود.