آشنائیم با او از این جا شروع شد که در موضوعی اظهار نظری عمومی کرد و من نیز به همان نحو، نظر مخالفم را در کانالم نوشتم؛ چندی بعد تلفنی زد و مفصل با هم حرف زدیم و در پی آن برای یک شام به منزلش دعوتم نمود؛ در آن زمان با این که دلم می خواست گزارشی از آن دیدار صمیمی که اساتید مکرم، آقایان: میلانی، علی دوست و محمد تقی سبحانی نیز حضور داشتند منتشر کنم اما برای آن که برای جناب خسروپناه، دردسر نشود منصرف شدم، اما حالا که در روزنامه ی شرق، چند یادداشت علیه او منتشر شده دور از رسم جوانمردی است که ساکت بمانم؛ در آن جلسه ما کنار هم نشستیم و دیدگاه های خود را بیان نمودیم و با رفاقت و برادری گاهی یکدیگر را نقد کردیم و رفتیم؛ هرگز مدعی نیستم که با خسروپناه، در همه ی امور نظری هم داستانیم؛ اما این مقدار را مطمئنم که او طلبه ایست متین و به دور از غل و غش؛ واقعا باید از دست اندر کاران روزنامهی شرق پرسید: «آیا راه نقد علمی آثار قلمی یک نویسنده در یک رشته ی تخصصی، نشر عمومی در یک روزنامه است»؟!
بنده با آقای خسروپناه در مورد پیشنهادی که می دهم هیچ صحبتی نکردهام اما با شناختی که از او پیدا کرده ام میتوانم از جانب او قول بدهم که می پذیرد: پیشنهاد می دهم به جای تند نویسی در یک روزنامه، جلسه ی نقد آثار علمی خسروپناه، با حضور خود او و حتی با میزبانی او برگزار شود و در آن جلسه، ناقدان محترم در حضور متخصصان و حتی دانش پژوهان همان رشته از حوزه و دانشگاه، نقطه نظراتشان را بیان نمایند؛ این کار هم به برادری نزدیکتر است و هم به اخلاقمداری که نیاز مبرم امروز جامعه ی ایرانی است.