روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ بحثی با عنوان «تمدن به مثابه فرایند یا ویژگی؛ بازخوانی دیدگاه رهبر معظم انقلاب در جمع تعدادی از استادان تاریخ اسلام گروههای معارف دانشگاههای قم در دانشگاه صنعتی قم ارائه شد. چکیده تفصیلی بحث همراه با تغییراتی اندک چنین است:
مقدمه و بیان مسأله
داشتن درکی درست از مفهوم تمدن و فرایند دستیابی به آن میتواند معیار و راهنمای ما در هر نوع فعالیت معطوف به تمدن نوین اسلامی باشد. اظهارنظرها، نوشتهها و گفتههای برخی افراد که آثار آنها خالی از علاقمندی به دیدگاههای رهبر معظم انقلاب نیست، نشانگر آن است که ظاهرا درکی درست از دیدگاه ایشان وجود ندارد و گاه با نگاههایی سادهانگارانه به گونهای سخن گفته میشود که گویی تمدن نوین اسلامی تمدنی یکسره ایرانی است که دستیابی به آن به آسانی و سرعت محقق خواهد شد و همه جهان اسلام هم در برابر آن خضوع خواهند کرد و یا گاه چنین برداشت میشود که گویی قرار است در آینده نزدیک، روزی این خبر را از اخبار سراسری بشنویم که دقایقی پیش تمدن نوین اسلامی محقق شد! این گفتار در پی آن است که تقدم جامعهسازی بر تمدن را از نگاه رهبر معظم انقلاب در ذهن مخاطبان برجسته سازد.
وضعیت تمدنی امت اسلامی و فرایند تحقق آن
تمدن نوین اسلامی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب، مرحله کمال یافته معنوی و مادی حرکت بیداری و اصلاحی دینی جهان معاصر اسلام و لذا یک ویژگی و یک وضعیت کمالیافتگی است که روزی امت اسلامی بدان دست خواهد یافت ولی این وضعیت برای ما ایرانیان در یک فرایند به دست میآید و لازمه رسیدن به آن، عبور از مراحل و منزلگاههایی است که ایشان بارها آن را در قالب یک فرایند پنجمرحلهای (انقلاب، نظام، دولت، جامعه، و سرانجام تمدن) بیان کردهاند.
«ما یک انقلاب اسلامی داشتیم، بعد نظام اسلامی تشکیل دادیم، مرحلهی بعد تشکیل دولت اسلامی است، مرحلهی بعد تشکیل کشور اسلامی است، مرحلهی بعد تشکیل تمدن بینالملل اسلامی است. ما امروز در مرحلهی دولت اسلامی و کشور اسلامی قرار داریم.» (۱۳۸۳/۸/۶)
ایران در فرایند تمدن نوین اسلامی
رسیدن به مرحله پنجم این فرایند یعنی تمدنیافتگی مشروط به فراهم آوردن زمینههایی است که باید به آن توجهی بایسته داشت. چهار مرحله نخست این فرایند ناظر به وضعیت ایران اسلامی است، ولی مرحله پنجم معطوف به امت اسلامی است و لذا بایدها و نبایدهای ویژه خود را دارد و جایگاه و نقشآفرینی ما ایرانیان در آن متفاوت از مراحل پیشین است.
«فرآیند تحقّق هدفهای اسلامی، یک فرآیند طولانی و البته دشواری است. به طور نسبی انسان به آن اهداف نزدیک میشود؛ اما تحقّق آنها، بسیار طولانی است. قدم اوّل که پُرهیجانتر و پُرسروصداتر از همه است، ایجاد انقلاب اسلامی است. کار آسانی نبود؛ لیکن این آسانترین است. قدم بعدی، ترتّب نظام اسلامی بر انقلاب اسلامی است؛ یعنی ایجاد نظام اسلامی، که گفتیم نظام اسلامی، یعنی هندسهی عمومی جامعه، اسلامی بشود؛ که این هم شد. قدم بعدی – که از اینها دشوارتر است – ایجاد دولت اسلامی است. دولت نه به معنای هیأت وزیران؛ یعنی مجموعهی کارگزاران حکومت؛ یعنی من و شما. ما باید به معنای واقعی کلمه، در درون این نظامِ اسلامی، اسلامی شویم. این مشکلتر از مراحل قبلی است… حالا من و شما اگر به فکر خودمان باشیم، به طور طبیعی غریقها را نجات دادهایم. اگر ما خود را اصلاح کنیم، جامعه اصلاح شده است. پس تشکیل دولت اسلامی، مرحلهی سوم است. بعد از این مرحله، مرحلهی تلألؤ و تشعشع نظام اسلامی است؛ یعنی مرحلهی ایجاد کشور اسلامی. اگر این مرحله به وجود آمد، آنوقت برای مسلمانهای عالم، الگو و اسوه میشویم: «لتکونوا شهداء علی النّاس». اگر توانستیم این مرحله را بهسلامت طی کنیم – که از همّت مردان و زنان مؤمن، این چیزها اصلاً بعید نیست – آنوقت مرحلهی بعدی، ایجاد دنیای اسلام است.» (۱۳۸۰/۹/۲۱)
فرایند اعلام شده از سوی رهبر معظم انقلاب ناظر به جایگاه ویژه ایران است؛ وقوع انقلاب و تشکیل نظام اسلامی در ایران اتفاق افتاد. این که اکنون در مرحله دولتسازی و جامعهسازی هستیم ویژه ایران است، اما روشن است که تمدن نوین اسلامی یک تمدن یکسره ایرانی نیست و همه آحاد امت اسلامی در آن سهم خواهند داشت. ایران اسلامی به میزان آوردههایی خود در مرحله دولتساز و جامعهسازی، میتواند در تمدن نوین اسلامی سهم داشته باشد.
تفاوت تولد و تحقق تمدن نوین اسلامی
تمدن به مثابه یک ویژگی یکباره پدید نخواهد آمد، تمدن مانند بلوغ و پختگی یک انسان متکی و مبتنی بر همه مراحل جنینی و نوزادی و خردسالی و نوجوانی اوست. اگر گفته میشود تمدن اسلامی متولد شده و از مرحله جنینی عبور کرده است به همین معنی است. باید بین تولد تمدن نوین اسلامی و تحقق آن که مرحله کمالیافتگی آن است تفاوت نهاد.
باید و نباید جایگاه کنونی ما در فرایند تمدن نوین اسلامی
این که رهبر معظم انقلاب بارها و با صراحت بیان کردهاند که ما اکنون در مرحله دولتسازی و جامعهسازی هستیم این پیام روشن را دارد که رسیدن به تمدن نوین اسلامی با شعار و کارهای نمایشی ممکن نیست. نمیتوان دغدغه اصلاح امروز حاکمیت و جامعه اسلامی را نداشت و به تحقق تمدن امید بست.
«فرآیند تحقّق نظام اسلامی، همینطور قدم به قدم به نتایج نهایی خود نزدیک میشود. نمیشود توقّع داشت که من و شما خود را اصلاح نکنیم؛ اما دنیا را اصلاح کرده باشیم یا کشور، اسلامی شود؛ نه. ما باید به خود بپردازیم. پس یکی از چیزهایی که ما لازم داریم، استقامت و پایداری است. استقامت، یعنی مسیر و جهتگیری را گم نکنیم و مرتب خطاها را اصلاح کنیم و از اینکه به ما بگویند خطا کردهاید، بدمان نیاید.» (۱۳۸۰/۹/۲۱)
ایشان در این عبارت کوتاه حداقل سه وظیفه اصلاح خود، استقامت و پایداری و نقدپذیری را به عنوان بخشی از وظایف ما برای جامعهسازی بیان کردهاند و در جاهای دیگر هم به تفصیل دیگر وظایف همه را در این زمینه برشمردهاند. از جمله در دیدار ۱۱ بهمن ۱۳۹۸ با تمدنپژوهان هم در این باره نکات مهمی را بیان کردند که امید میرود متن کامل سخنان ایشان به صورت رسمی منتشر شود. در این دیدار و البته در مواردی دیگر به صراحت بیان کردهاند که اگر ما موفق به ارائه یک نمونه جامعه اسلامی در کشور خودمان بشویم این نمونه به خودی خود منتشر خواهد شد و روش اصلی مواجهه ما با تمدن غرب هم ارائه یک مصداق تحقق یافته از جامعه اسلامی در میدان عمل است.
سخن آخر
عبور موفقیتآمیز ایران عزیز ما از مرحله انقلاب و نظامسازی و توقف بیش از انتظار ما در ایستگاه دولتسازی و به ویژه جامعهسازی، انبوهی از وظایف را متوجه همه ما به ویژه جامعه نخبگانی میکند. همه کسانی که نگاه تمدنی دارند، همه کسانی که آرزوی تحقق تمدن نوین اسلامی را در سر میپروانند، همه کسانی که به مصالح امت اسلامی میاندیشند، همه کسانی که دست یافتن به تمدن نوین اسلامی را امری دستیافتنی میشمرند اکنون باید برای عینیت یافتن و تحقق یک جامعه اسلامی در ایران عزیزمان بکوشند. انجام این وظیفه برای این که به نتیجه مطلوب برسد باید مبتنی بر بینش تمدنی و یک خودآگاهی تمدنی باشد و به تعبیر رهبر معظم انقلاب:
«باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامی نوین بر دوش آنهاست» (۱۳۹۱/۷/۲۳)
پرسشهای حاضران
در پایان این نشست پرسشهای خوبی از سوی حاضران مطرح و در حد توان به آنها پاسخ داده شد. مهمترین آنها چنین است: وجود یا عدم مقوله تمدن در منابع دینی، نسبت تمدن و فرهنگ، برتر بودن یا نبودن گفتوگوی ادیان بر گفتوگوی تمدنها، مدت زمان مورد نیاز برای به تکامل رسیدن فرایند تمدنسازی، سرعت ما در فرایند تمدنسازی، امکان یا عدم امکان بررسی آسیبها و چالشهای آینده تمدنی و کوشش برای حل آنها از هم اکنون، مشکلات و ضعفهای تمدن اسلامی در عصر طلایی خود برای دور ماندن از آن در فرایند تمدن نوین اسلامی، دنبال شدن یا نشدن موضوع تمدنسازی از سوی ائمه علیهم السلام، رابطه امت اسلامی و تمدن اسلامی و ساختارهایی مانند اتحاد جماهیر اسلامی، رابطه تمدن نوین اسلامی با جنگ تمدنهای هانتینگتون، خاستگاه شیعی داشتن یا نداشتن تمدن نوین اسلامی، نقطه افتراق الگوی تمدنی ما با دیگر کشورهای اسلامی، نمادها و مصداقهای عینی تمدن، امکانسنجی بازخوانی موضع عملی ما در برابر تمدن غرب.
چکیده تفصیلی «تمدن به مثابه فرایند یا ویژگی» در قالب پیدیاف