برای کسی که نه پُشتی دارد تا از او دفاع کند و نه مُشتی که زورمندش سازد، تنها قانون می‌ماند و اخلاق. این دو، پناه‌گاه فرودستان جامعه هستند در برابر بالانشین‌ها و توان‌گران. آدم‌های معمولی جامعه که نه زوری دارند و نه رویی، دلشان به قانون خوش است و حسّ اخلاقی حاکمان و امیدوارند که اخلاق و قانون حق‌ّشان را از اصحاب قدرت بگیرند و یاری‌شان کنند. مردمانِ جامعه‌ای که توان‌گرانش از اخلاق بی‌بهره باشند، امیرانش قانون را بازی‌چه‌ی خود کنند، بی‌پناهند و دردمند.

کم‌ترین کاری که حاکمان هر جامعه‌ای می‌توانند بکنند این است که این دو پناه‌گاه را بر سر مردمان خود ویران نکنند و با رعایت قانون و التزام به اخلاق، روحیّه‌ی امیدواری و نشاط را در جامعه زنده نگه بدارند.

پاسخ دهید