این روزها تب فوتبال داغ است و بیشتر ما از بازی فوتبالیستهای کشورمان خشنودیم. جامِ جهانی ما را «ماتر» کرده است. چین و چُروکها؛ و چِرک و گُسلهای اجتماعی را از یادمان برده است. تفاوتهای خود را فراموش کردهایم و کنار هم مینشینیم، برای بُردن دعا میکنیم، از خوب بازی کردن ورزشکارانمان لذّت میبریم؛ اختلافهایمان بهکُلّ یادمان رفته است و همه یک پرچم را میرقصانیم.
این معجزهی فوتبال است که آدمها را با همهی اختلافهایشان کنار هم مینشاند و پیوندهایشان را تازه میکند. این معجزهی فوتبال است که برنده و بازندهاش قواعد بازی را بلدند و به همین دلیل، بازی که تمام شد برای هم کف میزنند و همدیگر را گرامی میدارند. بیشک کمتر پدیدهای میتواند اینگونه باشد.
پس بیایید بیشتر در بارهی فوتبال حرف بزنیم شاید خویشتر شدیم، شاید دوستتر شدیم. بیایید از فوتبال بیشتر بگوییم، البته با زبانِ فوتبال. سیاستمداران که به اندازهی کافی ما را به هم بدگمان و از هم دور کردهاند؛ یا دَم فرو بندند و اجازه دهند اعجازِ فوتبال محقّق شود و یا با زبان فوتبال سخن بگویند و اجازه دهند کِشش ایران برای ایرانیان با هر گرایش و منطقی افزایش یابد.