شبکهی یک سیما برنامهای دارد به نام «آفتاب شرقی» کارشناس محترم برنامه در باب مرگ، کیفیّت مردن، رستاخیز مردگان، و بهشت و دوزخ سخن میراند. او از مرگ و جهان واپسین، چنان با جزئیات و از سرِ اطمینان سخن میگوید که گویی خود روزی چند بار تجربهی مردن دارد و یا به عنوان «راهنمای گردشگری آن جهان» هفتهای چند بار به دیار باقی سفر کرده و گردشگر میبرد.
چگونگی مرگ و رخدادهای پس از آن با هیچ دانش تجربی، فلسفی، و نیز طبع شاعرانهای امکان توضیح ندارند؛ آنجا قلمرو دین است و تنها از زبان دین و مستند به نصوص دینی میتوان از آنها سخن گفت. شوربختانه هیچ استنادی در سخنان کارشناس محترم نیست و او همه چیز را بر اقتدار(مفروض) خویش مبتنی میکند و پاسخ هر پرسش را از جَیب خویش میدهد.
کارشناسان مذهبی تلویزیون بهتر است صادقانه به بینندگان خود بگویند قرار نیست هر پرسشی از آنان را پاسخ دهند. بسیاری از پرسشهای مخاطبان ممکن است پاسخی نداشته باشد و یا دستکم بر اساس آنچه ما از نصوص دینی میفهمیم بیپاسخ باشد. در نتیجه بهتر است به جای بافتن و به نام دین خیالاتِ خود را گفتن، بگویند پاسخ سؤال شما در متون دینی نیامده و یا من نمیدانم که آمده است یا نه.
مادرم که کنجکاوانه به سخنان کارشناس گوش میدهد، هر از چندی سرش را سوی من میچرخاند و میپرسد: » دا (مادر در زبان دزفولی) حالا این آقا راست میگه؟» من هم لبخندی میزنم و میگویم «ایشان مرد خوبیست.» پدرم اما میگوید: «چهکارش دارید؟ شبکه را عوض نکنید ببینیم یارانهها را واریز کردهاند یا نه.»