بیش از سه دهه است که در قم، مشهد و تهران بنیادهای آموزشی و مراکزی راه افتاده است که هدف‌شان ارائهٔ آموزش‌های لازم در موضوع مهدویّت است. مدیران این مجموعه‌ها مدّعی هستند که می‌خواهند سطح گفتمان مهدویّت را از کوچه و بازار و خواب و بیان تشرّف‌ها بالاتر ببرند و از مهدویّت یک خوانش کلامی و عقلانی ارائه دهند. من هم با برخی از این مجموعه‌ها هم‌کاری داشته و دارم. بماند که انتقادهای من باعث قطع هم‌کاری‌مان شد. با این حال، پس از سالیانی تلاش، هنوز هم بزرگ‌ترین چالش‌های دین‌داری شیعیان در انحراف همین گفتمان شکل می‌گیرد و حوزه‌های علمیّه هیچ تسلّط و مدیریتی بر این باورداشت ندارند.

حمید درخشنده که در سحرگاه بیست و سوم رمضان امام جمعه کازرون را با ضربات چاقو به قتل رساند، به تازگی جذب فرقه منحرف نوظهور مهدوی شده بود؛ و به گفتهٔ محمود صحرایی مدیر مدرسه علمیه کازرون، قتل امام‌جمعه این شهر با هدف مقدمه‌چینی برای ظهور امام زمان صورت گرفته است! او می‌گوید که قاتل با روحانیون مشاجره می‌کرده و معتقد بوده است که آنها مانع ظهور امام زمان شده‌اند!

حالا بد نیست مسئولان حوزه‌های علمیّه از مراکز مهدویّت‌پژوه خود بپرسند آن پروژه عقلانی‌سازی گفتمان مهدویّت چه شد؟! چرا برای جلوگیری از رشد ادعاهای موعودباورانه کاری نکرده‌اید؟ چرا هنوز هم کتاب‌های شما از گفتمان علمی به دور است؟

من که مستند به همان هم‌کاری‌ها معتقدم بخشی از وضعیّت خیابانی شدهٔ موعودباوری زیر سرِ ادبیاتی است که در برخی از این مراکز حاکم است. شماری از همین مراکز خودشان به عاطفی‌تر شدن گفتمان مهدویّت کمک کرده‌اند. حالا که این گفتمان رو به خشونت رفته است، بهتر است در بازخوانی تجربه‌های پیشین جدی‌تر باشیم.

پاسخ دهید