بیش از ۴۵ سال پیش، مردمان فقیر و بیش‌تر کشاورز زادگاهم مسجدی ساختند که این روز‌ها در حال ریزش است. در آن زمان نه دولت دینی بود و نه کمک‌شان می‌کرد. آن‌ها خودشان با خُرده‌داشته‌های‌شان مسجد را ساختند و آئین‌های مذهبی خود را در آن برپا داشتند. چند سالی است وضعیّت ساختمان مسجد نگران‌کننده و رو به خرابی است و هیئت امنا به هر دری می‌زنند تا کسی کمک‌شان کند، ولی کم‌تر کسی پیدا می‌شود که مایل باشد در بازسازی مسجد مشارکت کند. مردمِ حالای آن‌جا از کسانی که مسجد را ساختند، پولِ بیش‌تری دارند ولی گویا انگیزه‌ی کم‌تری!
امروز که جایی خواندم حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی گفته‌اند » برخی مناطق تهران به اندازه‌ی کافی مسجد ندارند و شهرداری باید فکری بکند» دیدم که گویا تهرانی‌ها و نیز علمای بزرگ دین نیز از ساخت مسجد توسط مردم نا امید شده و از شهرداری و دولت انتظار دارند در این زمینه کاری بکنند!
جابه‌جایی مسئولیّت «ساخت و یا بازسازی مسجد از مردم به نهادهای دولتی و شبه‌دولتی» برای کسانی که وضعیّت دین را در جامعه‌ی ایران بررسی می‌کنند، موضوع جذّاب و معناداری است و می‌تواند نشانه‌ی تغییر وضعیّت دین‌داری در این جامعه باشد. در این‌جا بد نیست تنها به یک نکته اشاره کنم: در جامعه‌ای که نهاد‌ها و سازمان‌های رسمی خود را مسئول رسیدگی به امور دین و اخلاق معرّفی کنند، به صورت طبیعی نوعی مسئولیّت‌گریزی و فرافکنی اخلاقی را در جامعه پرورش می‌دهند. مثل این که در شرایط فعلی برخی از مردم فکر می‌کنند با وجود سازمان‌هایی چون کمیته‌ی امداد آن‌ها در قبال کمک به نیازمندان مسئولیّتی ندارند؛ و یا با وجود ستاد امور مساجد، چرا باید مردم به بازسازی مسجد کمک کنند.

پاسخ دهید