در شب کریسمس و به مناسبت تولد مسیح، کتاب «زیلوت» نوشتهی رضا اصلان را ورق میزدم. نویسندهی ایرانیالاصل این کتاب تلاش فراوانی کرده است که عیسی(ع) را نه یک آموزگار اخلاق، که یک یاغیِ شورشی نشان دهد. هر کاری کردم نتوانستم با نویسنده همدل شوم. شاید نه از آن سبب که تحلیلش آبدوغخیاری بود، بلکه از آن جهت که من و بسیاری چون من، عیسای مهربان و بندهی بلاکش خدا را از عیسای شورشی و بزنبهادُر بیشتر دوست داریم.
درست یا نادرست، فهم غالب از اناجیل و نیز سنت دینی ما مسلمانان این است که حضرت عیسی (ع) رفتاری معنوی، صلحجویانه، و برخوردار از جذّابیّتهای اخلاقی داشته است. این تصویر از عیسی ممکن است واقعی نباشد، و شاید ریشه در آرزوهای فروخفتهی انسان داشته باشد؛ یعنی انسان تشنهی برابری، نوعدوستی، و مروّت از روایت متی، مرقس، و لوقا سرابی ساخته است که در آن عیسی با فقیران و بیچارگان همسفره میشود و با روسپیان همصحبت. امّا هر چه باشد این تصویر برای جهان ما سازندهتر از زیلوتی است که رضا اصلان از اناجیل برمیسازد. جهانِ ما آنقدر از این و آن زخم خورده است که شمشیر عیسی را باور نمیکند. انسان امروز سخت به عیسایی نیاز دارد که تخم مهربانی بپاشد و میوهی انصاف برداشت کند.