سخت‌ترین و در عین حال مهم‌ترین وظیفه زنان عاشورایی، با پایان یافتن واقعه آغاز شد. در این مرحله اینان، و در راس شان زینب بزرگ، علاوه بر سرپرستی کاروان مجروحان، اسیران و کودکان، وظیفه خطیر اطلاع رسانی را نیز بر عهده گرفتند. در این مرحله دیگر از حسین، عباس، علی اکبر و دیگر مردان قبیله کسی باقی نمانده بود. با توجه به بیماری امام سجاد، بار سنگین ابلاغ پیام شهیدان کربلا و تبیین علل و عوامل شکل گیری این واقعه، همچنین افشای چهره نامردمانی که آن همه ظلم را در حق آل رسول روا داشتند بر شانه‌های یک زن قرار گرفت.

زینب. کسی که بایستی علاوه بر ابلاغ این رسالت بزرگ و تداوم راه برادر، تکیه گاه عاطفی کسانی باشند که هر یک به سهم خود داغ، و بلکه داغ هایی، بر دل دارند و از طرفی جسم و روحشان آزرده از گزند نامرادی‌ها و نامردمی هاست و از طرف دیگر نمی‌توانند رنج خود را آشکار نمایند مبادا که دشمن شاد شوند.

اهمیت کار زینب و زینبیان آنگاه آشکارتر خواهد شد که بدانیم اولا در آن زمان ابزارهای اطلاع رسانی به سان امروز وجود نداشت، و از طرف دیگر، سیاست راهبردی دشمن آن بود که پیام کربلا در کربلا مدفون شود یا جز تصویری که دلخواه آنان است چیز دیگری از این واقعه باقی نماند، ولی حضرت زینب (س) همه این برنامه‌ها و نقشه‌ها را بر هم زد.

حرکت او نشان داد یک نهضت یا حرکت اجتماعی و اصلاحی هر چقدر هم شعارهایی ارزشمند و پیشگامانی بلند مرتبه داشته باشد و به هر اندازه که در راه برپایی آن جهد و جهاد شده باشد، اگر برای ابلاغ پیام ها، شعارها، اهداف و آرمان‌های خود #برنامه_ریزی، مدیریت، و نیروهای لازم را نداشته باشد، این امکان هست که خیلی زود به فراموشی سپرده شده یا شعارهایش تحریف شود.

(برگرفته از کتاب از کعبه تا عشق، نوشته حسینعلی رحمتی)