انتشار فیلم کوتاهی از ضرب و شتم دردناک دختری نوجوان توسط یک پسر در شبکه های اجتماعی، بهانهء نوشتن مطلب حاضر شد. ظاهرا پسری که در فیلم است از آنچه نوشته های توهین آمیز دختر در فضای مجازی می داند عصبانی شده و برای انتقام گیری او را فریب داده به یک باغ دعوت می کند و ضمن توهین و ضرب و شتم، اقدام به تصویربرداری از او و انتشار آن در صفحه اش می کند. هرچند بعدا اعلام شد که این افراد شناسایی و دستگیر شده اند، ولی این امر نباید موجب غفلت از ریشه یابی این گونه حوادث شود. چنین مواردی را باید از جهات فردی / اجتماعی، و اخلاقی / تربیتی / روان شناختی / جامعه شناختی بررسی کرد. اما با توجه به ارتباط این اتفاق با فضای مجازی، در نوشته حاضر از منظر اخلاق فناوری اطلاعات به آن نگریسته می شود.

الف) در تحلیل این وقایع بایستی سهم و نقش هر یک از افراد موثر در واقعه، مانند دختر و پسر، والدین آنها، و حتی متصدیان اخلاق و تعلیم و تربیت در جامعه مورد بررسی قرار گیرد. نگارنده پیش از این در مقاله ای با عنوان «فقط خواهر ما خواهر ماست؟» درباره نقش مردان و پسران در شکل گیری آسیب های مربوط به زنان در فضای مجازی بحث، و وظایف اخلاقی آنان را گوشزد کرده است.( https://t.me/harahmati/74). از این رو مکتوب حاضر (بدون این که در صدد توجیه یا دفاع از رفتارهای غیراخلاقی متجاوزان به حقوق زنان، یا نادیده گرفتن نقش آنها باشد) به سهم دختران در شکل گیری این گونه اتقافات ناگوار می پردازد. مخاطب اين نوشته هم بيش از هر كسي دختران حاضر در شبکه های اجتماعی و خانواده های آنان هستند تا با هوشیاری مانع رسیدن افراد متجاوز به اهداف پلید خود شوند.
ب) آنچه اتفاق افتاد نخستین مورد نبود و آخرین هم نخواهد بود. چند سال قبل دختري پاكستاني به نام «قنديل بلوچ» که به مدد حضور در شبكه های اجتماعی شهرتی وسیع و سریع به دست آورده بود به دست برادرش كشته شد. مدتی پیش هم یک دختر عراقی که در شبکه های اجتماعی مشهور شده بود به دست عوامل ناشناس به قتل رسید. در کشور خودمان هم یکی دو سال قبل دختری که عاشق پسری در شبکه های اجتماعی شده بود بدون اطلاع والدینش به شهر محل سکونت آن پسر مسافرت کرد و وقتی خود را در دام تجاوز پسر جوان دید مرتکب قتل او و روانه زندان شد.

ج) جدای از عوامل دیگر، به نظر می رسد چنین دخترانی،قرباني «ضعف آگاهی» و «خطاي محاسباتي» خود درباره شبكه هاي اجتماعي مي شوند. آنها:
✔️ ۱. توجه ندارند که «باطن» افراد در فضای حقیقی لزوما مانند «ظاهر» آنها در فضای مجازی نیست. به همین خاطر به راحتی به سخنان شیرین و تعریف و تمجیدها و وعده و وعیدهای پسران در این فضا اعتماد می کنند و بدون سنجش عواقب کار، روابط دوستانه فضای مجازی را به فضای حقیقی منتقل می کنند، و زمانی متوجه می شوند که بسیار دیر شده است.
✔️ ۲. توجه ندارند که فضای مجازی به رغم همه مزایایی که دارد، فضایی واقعا بی در و پیکر است به طوری که لایک کردن یک مطلب، قرار دادن یک عکس در پروفایل، نوشتن یک نظر در پاسخ به دیگران، یا انتشار یک فیلم کوتاه از خود یا محل کار و زندگی شان، به آسانی می تواند حریم خصوصی شان را مورد تهدید قرار دهد و راه را برای سرک کشیدن غریبه ها به همه سوراخ سمبه های زندگی شان باز کند. نتیجه این کار هم روشن است: خفت گیری مجازی، و اخاذی و انتقام در فضای حقیقی.
✔️ ۳. توجه ندارند که فضای مجازی شمشیری دو دم است، و حضور در اين شبكه ها اگر بدون توجه به واقعيت هاي بيروني، و غفلت از باورها و ارزش هاي اخلاقی، ديني، فرهنگي و قانونی جامعه انجام شود، به همان آساني كه شهرت ساخته است مي تواند كشته بسازد. آنها گاه درباره فضاي مجازي بيش از اندازه دچار توهم می شوند و گمان مي كنند حضور در شبكه ها، بدون احساس مسووليت در قبال رفتارهاي خود و بدون توجه به ظرفيت اين شبكه ها امكان پذير است.
✔️ ۴. توجه ندارند که بسیاری از خطاهایی که دانسته یا نادانسته در فضای مجازی مرتکب می شوند دیگر امکان اصلاح ندارد، و گاه تا پایان عمر باید هزینه های مادی و معنوی آن را بپردازند و محرومیت های شغلی، اجتماعی، سیاسی و خانوادگی ناشی از آن را تحمل کنند.

و اما سخنی با والدین و بزرگترها:
هرچند امروزه استفاده از فضای مجازی برای بچه های ما امری ضروری است، ولی برای در امان ماندن آنها از خطرات موجود در این فضا، باید آگاه شان سازیم (این را سواد رسانه‌ای می گویند)‌، همچنین باید ضمن نظارت بر رفتارشان در این فضا، آنچنان اعتمادشان را جلب کنیم که در صورت مواجه شدن با هر مشکلی، نخستین کسی باشیم که آن را با ما در میان می گذارند.
بهتر است هرروز از خود بپرسیم: قربانی بعدی حضور ناآگاهانه در فضای مجازی دختر کدام یک از ماست؟ برای پیش گیری از فاجعه بعدی چه کرده ایم؟

دیدگاه‌ها

  1. ناشناس

    نه آن دختر و نه مادرش شکایتی از آن پسر نکرده اند (معلوم نیست نقش رضایت مادر اینجا چیست) چیزی که من متوجه نمی شوم این است که وقتی خود دختر یا خانواده اش هیچ شکایتی از پسر ندارند، دلیل دخالت پلیس و اقدام برای شناسایی و دستگیری پسر چه بوده است؟ نویسنده این مطلب نیز تذکر نداده است که وقتی هیچ شاکی خصوصی در این ماجرا وجود ندارد دلیل کاسه داغ تز از آش شدن ایشان چیست؟

پاسخ دهید