تعارض اخلاقي «موقعيتي است كه فاعل اخلاقي همزمان دو يا چند وظيفۀ اخلاقي دارد كه هرکدام بهتنهایی وظيفۀ او است؛ ولي اتفاقاً و فقط بهدلیل همزماني نمیتواند همۀ آنها را انجام دهد.» (بوسليكي، ۱۳۹۱: ۶۱) تعارض اخلاقي آنگونهكه هوگلي (۱۳۹۴: ۲۱۶-۲۳۱) گزارش كرده است، در همۀ مكاتب اخلاقي امكان وقوع دارد و دستکم در فلسفۀ غرب میتوان آن را از يونان باستان تا عصر حاضر رديابي كرد (همان).
تعارض در فيلترينگ هم براي كاربران هم براي نهادهاي حاكميتي مرتبط با فضاي مجازي امكان وقوع دارد؛ برای مثال، يك استاد دانشگاه يا يك پزشك حاذق ازیکطرف خود را موظف به ارتقاي دانش خويش میداند تا بتواند به مردم خير بيشتري برساند و ازسویديگر، در مواقعي براي دسترسي به اين منابع با سایتهایی مواجه میشود كه #فيلتر شدهاند و او نبايد فيلترينگ را دور بزند. يا در شبكهای، اجتماعي هزاران نفر خطايي نمیکنند و مسئولان فضاي مجازي موظفاند امكان استفاده از اين شبكه را به آنها بدهند؛ ازسوی ديگر عدهای خطا میکنند و مدیران خود را ملزم میبینند با فيلترينگ مانع كارشان شوند. اين كار (اگر امكان تفكيك نباشد) مستلزم مجازات و متضرر شدن افراد بیگناه است. اينجا مسئولان فيلترينگ درواقع با تعارض دو وظیفۀ مجازات کردن افراد خطاكار و مجازات نکردن افراد بیگناه مواجه میشوند.