مذاکره مستقیم
– انتشار مقاله مذاکره مستقیم توسط عطاء الله مهاجرانی در روزنامه اطلاعات (۶/۲/۱۳۶۹) یکی از جنجالی ترین و پربازتاب ترین حوادث مطبوعاتی پس از انقلاب به شمار می رود.
این مقاله که با اذعان تلویحی به برخی مذاکرات پشت پرده بین ایران و آمریکا (مثل ماجرای مک فارلین با ابتکار آقای هاشمی) توصیه به مذاکره مستقیم با آمریکا می کرد، در شرایطی منتشر شد که جریان چپ با گذشت حدود یک سال از ارتحال امام و رهبری آیت الله خامنه ای، دلواپس در غلطیدن نظام به دامن غرب و آمریکا بود، چرا که معتقد بود با ارتحال امام و رهبری جدید و ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، جریان انقلابی خط امام تضعیف شده و خط سازش و ارتباط با آمریکا تقویت شده است، و مقاله مذاکره مستقیم می توانست به عنوان یک نشانه و شاهدی آشکار بر این تحلیل و دلواپسی جریان چپ قلمداد شود.
واکنش کیهان در برابر این مقاله مهاجرانی از دو جهت مهم بود: یکی موضع ضد آمریکایی کیهان فارغ از هر مساله ای، و دیگری مقابله با القائات آن روزهای جریان چپ مبنی بر شروع انحراف نظام و انقلاب از خط امام پس از رهبری آیت الله خامنه ای، و از آنجا که کیهان به نوعی روزنامه وابسته به دستگاه رهبری به شمار می رفت، لازم بود در برابر این مقاله موضعی محکم بگیرد.
مقاله مهاجرانی در روز پنج شنبه در اطلاعات چاپ شد و باید روز شنبه، ما به عنوان کیهان در برابر آن اعلام موضع می کردیم اما از آنجا که شنبه من در مسافرت بودم و سرپرستی موسسه کیهان هم انگیزه لازم را برای نقد اطلاعات و مهاجرانی نداشت و این را در غیاب من به سردبیری روزنامه منتقل کرده بود، در آن روز مقاله ای در نقد مذاکره مستقیم در کیهان به چاپ نرسید و این سکوت کیهان البته می توانست شاهدی دیگر بر درستی القائات جریان چپ مبنی بر فاصله گیری نظام و رهبری از مواضع ضد آمریکایی باشد.
روز یک شنبه که در تحریریه حضور یافتم علاوه بر سرمقاله ای که خود نوشتم، یادداشتی از آقای سید علی اکبر محتشمی (با عنوان مذاکره مستقیم یا انتظار ترحم از شیطان بزرگ؟) و دو مقاله دیگر در نقد مقاله مهاجرانی در صفحات کیهان گنجاندم تا جبران ما فات شده باشد.
در سرمقاله من بر این نکته که مقام معظم رهبری تداوم دهنده خط امام در سیاست خارجی است تاکید شده بود اما در یادداشت بسیار تند آقای محتشمی ـ که نام نهضت آزادی هم را به عنوان بخشی از جریان سازش با آمریکا آورده بود ـ به این موضوع اشاره ای نشده بود و به نوعی موید القائات آن روز جریان چپ بود اما با این حال تشخیصم این بود که مقاله محتشمی در کیهان چاپ شود و عدم درج آن می توانست تاثیر بیشتری در اثبات القائات یاد شده داشته باشد.
روز دوشنبه نیز مقاله ای در نقد مذاکره مستقیم به چاپ رسید اما سه شنبه ساعات اولیه صبح و آغاز کار روزنامه، خانم جمیله کدیور، همسر آقای مهاجرانی، که عضو تحریریه کیهان بود (و ماجرای فعالیتش در کیهان را پیش از این توضیح دادم https://t.me/nasiri42/773 ) مقاله ای را با عنوان «اندیشه را با اندیشه پاسخ بدهیم» برای چاپ ارائه کرد و من با نوشتن این جمله در صدرمقاله که «دفاع شما از مقاله آقای مهاجرانی با توجه به مواضع و مقالات انقلابی تان از مذاکره مستقیم، تعجب بر انگیز است»، مقاله را به خانم کدیور برگرداندم.
دقایقی بعد آقای خاتمی وزیر وقت ارشاد و نماینده رهبری در کیهان تماس گرفت و پرسید: چرا مقاله خانم کدیوررا چاپ نمی کنید. شما که در مخالفت مذاکره مستقیم مقالاتی را منتشر کردید، حالا این مقاله را هم در دفاع از آن منتشر کنید.
من برای آقای خاتمی استدلال کردم که این موضوع خط قرمز نظام و انقلاب است و عرصه تضارب آراء نیست و اگر جنابعالی به عنوان نماینده رهبری صریحا دستور می دهید من آن را منتشر می کنم و الا نه. آقای خاتمی اصرار نکرد و تلفن را قطع کرد.
دقایقی بعد آقای سید محمد اصغری ـ به دنبال تماس آقای خاتمی با وی ـ در سردبیری و اتاق تیتر حضور یافت و خواستار چاپ مقاله کدیور شد. من مجددا در مخالفت، استدلال کردم اما آقای اصغری به عنوان مسئول بالاتر دستور به چاپ داد و مقاله همسر آقای مهاجرانی در دفاع از مذاکره مستقیم در کیهان آن روز به چاپ رسید.
دقایقی بعد آقای خاتمی وزیر وقت ارشاد و نماینده رهبری در کیهان تماس گرفت و پرسید: چرا مقاله خانم کدیوررا چاپ نمی کنید. شما که در مخالفت مذاکره مستقیم مقالاتی را منتشر کردید، حالا این مقاله را هم در دفاع از آن منتشر کنید.
من برای آقای خاتمی استدلال کردم که این موضوع خط قرمز نظام و انقلاب است و عرصه تضارب آراء نیست و اگر جنابعالی به عنوان نماینده رهبری صریحا دستور می دهید من آن را منتشر می کنم و الا نه. آقای خاتمی اصرار نکرد و تلفن را قطع کرد.
دقایقی بعد آقای سید محمد اصغری ـ به دنبال تماس آقای خاتمی با وی ـ در سردبیری و اتاق تیتر حضور یافت و خواستار چاپ مقاله کدیور شد. من مجددا در مخالفت، استدلال کردم اما آقای اصغری به عنوان مسئول بالاتر دستور به چاپ داد و مقاله همسر آقای مهاجرانی در دفاع از مذاکره مستقیم در کیهان آن روز به چاپ رسید.
پس از ساعتی که دبیر سرویس فنی روزنامه، صفحه ای را که مقاله خانم کدیور در آن درج شده بود برای امضا پیش من آورد، به او گفتم صفحه را برای آقای اصغری ببرید و بگویید خود وی آن را امضا کند و من حاضر به امضای این صفحه نیستم.
آن روز نقطه عطفی در اختلافات من با آقایان خاتمی و اصغری بود که آنان را مصمم به برخورد یا تضعیف موقعیت من در روزنامه کرد.
فردای همین روز مقام معظم رهبری طی سخنانی مذاکره با آمریکا را با تعابیری چون «خاک بر سر ملتی که زیر بار تحمیل های آمریکا برود» رد کردند و در واکنش به مخالفت های شدیدی که نسبت به این مقاله و شخص مهاجرانی در مطبوعات و مجلس صورت گرفته بود، گفتند: «به نویسندگان، صاحب نظران، قلم بدستان و تریبون داران سفارش می کنم که از حرف مخالف آشفته نشوند».
روز بعد نامه ای دیگر از رهبری خطاب به مهاجرانی صادر شد و ایشان از مهاجرانی از این بابت که کسانی از سخنانشان اهانت به وی را استنباط کرده اند و یا این سخنان را مستمسک اهانت به وی قرار داده اند، صریحا عذر خواهی کردند.
آقای هاشمی رفسنجانی نیز ـ که ظن قوی بر آن بود که مهاجرانی با هماهنگی وی و یا لا اقل با اطلاع او مقاله مذاکره مستقیم را نوشته است ـ پس از سخنان رهبری، طی سخنانی گفت: ملت ایران اهل کوتاه آمدن در برابر آمریکا نیست.