قاطبهی طلاب علوم دینی به کمِ دنیا قانعند؛
بنده طلاب جوان را انسانهائی شریف، آبرومند و عزیز النفس یافتهام؛
اما بالأخره برای زندگی باید یک حدأقلی باشد؛
چگونه این عزیزان با درآمدی حدود چهارصد هزار تومان در ماه، یک خانواده را اداره کنند؟
به گمان من بخشی از مشکلات معیشتی به مدیریت حوزه بازمیگردد.
وقتی منابع ما بسیار محدودند چه اصراری بر پذیرش هزاران طلبه در هر سال داریم؟
چه اصراری بر تأسيس و ادامهى کار این همه حوزهی کوچک و بزرگ در شهرهای کوچک دور و نزدیک هست؟
چرا تشکیلات اداری حوزه کوچک نمیشود؟
و چندین چرای دیگر…
جوانان طلبه مظلومند و بیپناه…
باید به فکر آنان بود.