- موضوع احزاب و تشکل های سیاسی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی پذیرفته شده است، به لحاظ فقهی در مورد آن تحقیق و تبیینی صورت نگرفته است. انشاءالله بنا داریم سلسله جلساتی در جمع برخی از فرهیختگان در این خصوص داشته باشیم و بازتاب رسانه ای آن را در همین کانال هم منعکس خواهیم کرد. به موازات آن جلساتی هم با عنوان «فقه التحزب» در محضر جمعی از فضلای حوزه خواهم بود که در صورت امکان در فکر بازتاب رسانه ای آن خواهیم بود.
مطلب در اینجا. - در دنیای غرب، حزب کارکرد مثبتی متناسب با اهداف نظامهای سیاسی آنها داشته، ما نیز حزب را که در قانون اساسی پذیرفتیم باید بر اساس مبانی دینی خودمان تطبیق بدهیم تا حزبی اسلامی برگرفته از باورهای دینی و فقهی شکل بگیرد.
در دنیای معاصر، حزب سیاسی به تبع نظام سیاسی دو فلسفه دارد: یکی فلسفه دینامیک و دیگری، فلسفه استاتیک، ما در فلسفه دینامیک با حزب پویا با رسالت و مسئولیت مواجه هستیم. به تعبیرشهید مطهری و دکتر شریعتی در فلسفه دینامیک عامل سیاسی «وظیفه دارد جامعه را از وضع موجود به کمال و سعادت و وضعیت مطلوب برساند.» هم دولت و هم احزاب سیاسی چنین رسالتی دارند. اما در فلسفهی استاتیک دولت و احزاب تنها در چارچوب خواست اکثریت حرکت می کنند و عمدتاً نقش کارگزاری، نظارتی در عرصه قدرت و مشارکت و رقابت و فعالسازی وضعیت موجود جامعه را دنبال کنند.
البته ما طبق معارف قرآنی، نقشهای دیگری، مانند آموزش، پرورش، تهذیب، اصلاح، هدایت و اخلاق را هم برای حزب قائلیم؛ چراکه خداوند در قرآن میفرماید: «و منکم امة یدعون الی الخیر.» منظور از امت یعنی گروه ها، جریان ها و احزابی است که به دنبال اصلاح جامعه از طریق ارتقاء معنویت، هدایت و امر به معروف و نهی از منکر و دعوت به خیر هستند. - وی با بیان اینکه طبق این مبنا، احزاب سازوکار تکمیلی جامعه اسلامی و جریان واسطی میان توده مردم و نظام سیاسی است، ادامه داد: احزاب در دنیای غرب عمدتاً بهدنبال رقابت برای دستیابی به قدرت هستند و برایشان فرقی نمیکند که گاوچرانی مانند ریگان رییسجمهور شود یا یک پروفسور؛ چون آنها قابل به نظام اصلح و شایستهسالاری نیستند برایشان فرقی نمی کند حاکمیت در دست مصلحان باشد یا در دست مفسدان باشد. مهم فقط این است که بر پایه حق اجتماعی و خواست اکثریت باشد. اما در حزب اسلامی، تنها شایستگان با همه ملاکات و ضوابط شایستگی باید قدرت را دردست بگیرند. در روایات معصومیین (ع) نقل شده که اگر کسی میداند که شایستهتر از خود برای یک مسئولیتی وجود دارد، نباید خود را در معرض آن مسئولیت قرار دهد و گرنه خداوند و ملائکه او را لعن میکنند.
- پژوهشگر مسائل سیاسی کشور افزود: ما تحزب را بهلحاظ فقهی نیز باید بررسی کنیم. ممکن است گفته شود که این مبحث، جزء مسائل مستحدثه است و در نتیجه، برای بررسی آن باید به منطقة الفراغ و اصالة الاباحة رجوع شود اما ازسوی دیگر، برخی معتقدند معانیای شبیه معنای حزب در قرآن آمده است؛ مثلاً خداوند در قرآن علاوه بر واژگان سیاسی و جریانی چون حزب، قوم، طائفه، فئه، از واژگان مفهومی دیگری مانند مؤمنان، منافقان، باغیان، آمران به معروف، ناهیان از منکر، شیعیان، تابعان، قاعدین، قائمین هم یاد کرده است.
- محسن مهاجرنیا در ادامه گفت: ما باید بهدنبال بازشناسی و بازسازی کارکردهای جدی حزب باشیم که با نظام ولایت فقیه مناسب باشد. حزب بهصورت کلی هم کارکرد مثبت دارد و هم منفی؛