چگونگی الگوگیری از پیشوایان دینی از جمله پرسشهایی است که در حیطهی مسائل مربوط به دیندارانه زیستن در دنیای جدید مطرح است. اسوه قرار دادن معصومان علیهمالسلام به مفهوم تکرار رفتارهایی که آنها انجام دادهاند درکی سنتی از الگوگیری است که امروزه نمیتوان به آن بسنده کرد، زیرا عملا به تکرار گزارههایی محدود میشود که برای مخاطب امروزی تازگی خود را از دست داده است و چه بسا گاه اصلا امکان انجام نداشته باشد؛ ولی همان گزارهها اگر در پرتو مطالعات جدید بازخوانی شود میتواند پیامهای تازهای برای ما داشته باشد. مثلا درکهای متعارف از ماجرای چشم پوشیدن حضرت زهراء سلام الله علیها از طعام خود و فرزندانش و تقدیم آن به مستمندی که به منزل مراجعه کرده است حداکثر درس فداکاری و ایثار و توجه به محرومان را به ما آموزش میدهد ولی همین رویداد از منظر جامعهشناختی و یا رابطة خانواده و توسعهیافتگی درسهای نو و بیشتری برای ما دارد..
گزارشهای موجود از رویدادهای تاریخی چندان تغییرپذیر نیستند و بعد از پژوهشهای بسیار شاید مقداری از آنها کنار گذاشته و یا به آن افزوده شود و نمیتوان انتظار داشت که در هر جلسهای که برای #اهل_بیت علیهم السلام برگزار میشود یک حرف تاریخی تازه شنید ولی انتظار شنیدن تحلیلهای تازه از منظر روانشناختی، جامعهشناختی، مردمشناختی، فرهنگی، ارتباطاتی و مانند آن انتظاری معقول و قابل تحقق است.
به دو نمونه زیر توجه کنید.
نمونه اول : ساختن تابوت
تعدادی قابل توجه از منابع این ماجرا را نقل کردهاند که حضرت زهراء سلام الله علیها در روزهای آخر حیات خویش به اسماء فرمودند من از این که روی بدن میت پارچهای انداخته میشود و (بالا و پایین) بدن او مشخص میشود خوشم نمیآید: (يا أسماء إنى قد استقبحت ما يصنع بالنساء إنه يطرح على المرأة الثوب فيصفها)، اسماء عرضه داشت که اجازه دهید آن چه در حبشه را دیدهام به شما نشان دهم و سپس با چوبهای تازه یک تابوت که دیواره داشت ساخت و حضرت فرمودند چه چیز خوبی است، برای من هم پس از مرگم از همین بساز. (فضائل الخمسه من الصحاح الستة، ج ۳، صص ۱۶۱ـ ۱۶۲) در نگاه سنتی حداکثر فهمی که از این موضوع داشتهایم حساسیت نسبت به ارزشها و حفظ حریم امنی است که بانوان نسبت به نگاه دیگران باید رعایت کنند ولی امروزه میتوان در فضای روابط بینفرهنگی و داد و ستدهای تمدنی برداشتهایی دیگر از این رویداد داشت.
نمونه دوم: خطبه لُمّه
نام دیگر خطبه فدکیه، خطبه لُمّه است. اين نام برگرفته از مقدمة خطبه است که در آن آمده است که حضرت زهراء سلام الله عليها در بين گروهي از خدمتکاران خود ( و يا زنان اطراف خود ) به سمت مسجد روانه شد: » …و أقبلت في لُمَّه من حفدتها » ( يا: » …. و جائت في لُمَّه من نسائها «). لمه به ضم لام و تشديد ميم به معناي ياران، گروه، جماعت و همسن و سالهاست و گفته شده است شامل سه تا ده نفر ميشود.
فهم اولیه و متعارف از مفاد این خطبه تأکید بر اهمیت مسأله فدک و تغییر مسیر جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله است. الگوگیری سنتی از این خطبه در شجاعت در بیان و دفاع از حق و نشان دادن کژیهای جامعه است ولی در تحلیلهای معاصر از مفاهیم علمی و حتی ابعاد ادبی این خطبه هم برداشتهای ارزشمندی شده است، بیش از یک چهارم مباحث این خطبه مربوط به مباحث مختلف اعتقادی و اخلاقی و فقهی است که در شروح این خطبه به ویژه در سالهای اخیر مورد توجه علماء قرار گرفته است. با این وجود همچنان میتوان نگاههایی نو به این خطبه انداخت و برداشتهایی نو از آن داشت. مثلا تحلیل این خطبه از منظر کنش گفتاری که سخن را هم به مثابه فعل مینگرد درسهایی نو برای ما به همراه میآورد و یا توجه به این که حضرت پیش از پرداختن به موضوع فدک چگونه به مفاهیم بلند اندیشهای اشاره کردهاند میتواند ملهم این نکته باشد که بحث دفاع از ولایت نباید به یک موضوع مناقشهانگیز بین فرقهای تبدیل شود.
در نگاهی کلی میتوان گفت هدایتگری اهلبیت علیهم السلام در دوران جدید اولا در گروی بررسی رویدادهای مربوط به معصومان علیهم السلام از منظر پرسشهای نوپدید در شاخههای مختلف علوم جدید است و ثانیا در گروی خروج از لایه فرد محوری و ورود به مرحله تعمیم بخشیدن دایره الگوگیری از معصومان علیهم السلام برای سازمانها و نهادهای اجتماعی که البته مبانی نظری این کار در جایی دیگر باید بررسی و اثبات شود.