تاریخنامه طبری ترجمهی آزاد تاریخ طبری منسوب به ابوعلی بلعمی و از کهنترین متون تاریخی به زبان فارسی در عهد سامانیان است. در مجلد سوم این تاریخنامه که به تصحیح و تحشیه آقای محمد روشن از سوی انتشارات سروش به چاپ رسیده، در سطرهای نخستین «خبر حرب الخندق» چنین آمده است (سه نقطه به جای مطالب حذف شده و مطالب داخل پرانتز افزودههای بنده است):
… چون پیغمبر آگاه شد که کافران هم بیکبار به حرب او همی آیند اندر ماند (روشن است که این گزاره با باورهای کلامی ما سازگار نیست) و قریش و بوسفیان با ایشان (کافران) یکی بودند … پس پیغمبر یاران را گرد کرد و از ایشان مشورت خواست، همه گفتند ما را شهر حصار باید گرفتن.
سلمان پارسی گفت: اندر شهرهای ما پارسیان چون لشکری بسیار روی بدیشان نهادی و ایشان نتوانستندی پیش باز شدن، گرد شهر اندر کَنده (واژه «خندق»، عربی شده همین کلمه است.) فرمودندی تا سواران را راه اندر آمدن نبودی. پیش پیغمبر را علیه السلام این تدبیر سلمان صواب آمد و همه یاران نیز صواب دیدند. پس گرداگرد مدینه جمع شدند و کَنده کردند … پس سپاه قریش و کافران بر درِ مدینه آمدند و مردمان دلشکسته شدند و بترسیدند که هرگز چنان سپاه ندیده بودند به عرب اندر. و بسیار سلاح اندر میان ایشان بود … و این وصف خود پیغمبر علیه السلام بگفته بود که خدای همیگوید سپاهی آید که چشم مردمان خیره شود و دلها از جای بشود و دستها به لرزه افتد، و هیچکس نداند که مدینه از دست ایشان برهد یا نه؛ و از پسِ آن مدینه آبادان بمانَد (یا نه). پس پیغمبر گفت: خدای ما را نصرت دهد و ایشان به هزیمت بشوند. پس چون لشکر کافر به هزیمت بشدند، بسیاری از مشرکان ایمان آوردند و هر کسی را راستی پیغمبر بیقین شد. …. (صفحات ۲۰۲ و ۲۰۳)
کَنده (خندق) امروز ما، دل کندن از مطامع و منافع جزئی و حزبی و نهراسیدن از «بیکبار به حرب آمدن کافران» و رفتار خردمندانه و سنجیده در مقیاس منافع ملی کشور عزیزمان به عنوان بخشی از امت اسلامی است. هیچ تردید نداریم که در این صورت، کافران به هزیمت خواهند شد و هر کسی را راستی امام ما به یقین خواهد شد.