فضای حزنآلود و درد اندود و از سوی دیگر حماسی و فخرآفرین ایام اربعین در کربلا مجالی برای قلم زدن و حوصله و حالی برای حرف زدن تفصیلی از مباحث نظری باقی نمیگذارد، ولی بیاختیار دریچههایی به سوی اندیشیدن در برابر آدمی میگشاید.
بیتردید هنوز ظرفیتهای اربعین شناخته و شناسانده نشده است و بسیار کسان باید بسیار دربارهی این و آن ویژگیهای اربعین بنویسند تا شاید تصویری جامع از این بزرگترین راهپیمایی خودجوش مردمی که حکومتها را به دنبال خود کشانده است به دست آید.
برای کسانی چون من که فراوانی و فشردگی کارها و تن ِخسته و گاه، دردمند از بیماریها را پوششی برای کم توفیقیهای خود قرار میدهند، چنین برنامهای، دلنشین و شوق برانگیز جلوه میکند: پرواز از تهران به نجف صبح یک روز پیش از اربعین، خواندن نماز ظهر و عصر در حرم مطهر مولی الموحدین علی علیه السلام و زیارت مضجع پاک ایشان، حرکت سواره به سوی کربلا و پیوستن به رود نیلگون راهپیمانان از میانه راه، تجربهی چند ساعت همراه بودن با باورمندان به سیدالشهداء علیه السلام و سرانجام شباهنگام مدهوش حماسه عزاداران در حرم پر رمز و راز سید شهیدان شدن…
افزون بر صحنههای زیبای فداکاریهای توده مردم عراق و جان فشانیهای زائران غیرعراقی برای رونق بخشیدن به پیاده روی اربعین، چند نکته دیگر که در فرصتی دیگر باید در باره آن بیشتر تأمل کرد در مراسم امسال جلب نظر میکرد:
– کاهش چشمگیر رفتارهای واگرایانه درون شیعی در مسیر راهپیمایی و البته ظهور دو چهره جدید ایرانی که شایسته است رفتارهای آینده آنها رصد شود.
– بازتولید روحیه ایرانیها درایام انقلاب و دفاع مقدس. آنها که مایلاند جو غالب روزگاران خوش پیروزی انقلاب و دفاع مقدس را از نزدیک تجربه کنند، با ایرانیهای شرکت کننده در راهپیمایی اربعین همراه شوند؛ همان صمیمت و صفا، همان مهربانی، همان نگاههای خطاپوش، همان مدارا، همان روحیه هم افزا و مانند آن در اینجا هم وجود دارد.
– مردمی بودن برخی موکبها که گمان بهرهمندی آنها از بیت المال میرفت. در فرودگاه امام خمینی(ره) سپاه پاسداران موکبی بزرگ ایجاد کرده بود که از زائران به صورت تقریبا گسترده پذیرایی میکرد و همزمان چند فعالیت فرهنگی هم داشت. یکی از دوستان آشنا و دست اندرکار این موکب که اطلاعاتی قابل اعتماد داشت تصریحا همه خدمات ارائه شده در این موکب حتی خودکارهای هدیه را دارای بانی خصوصی دانست و هرگونه استفاده از بیت المال را قویا نفی کرد. ای کاش در این گونه موارد اطلاع رسانی بهتری صورت گیرد.
– برپایی موکب شیعیان ترکیه با پرچم ترکیه و عزاداری بسیار باشکوه آنها با پرچم بزرگ ترکیه در شب اربعین در حرم. اربعین نه تنها تودههای مردم که حتی دولتهای اسلامی و علاقهمند به اسلام را هم میتواند به هم نزدیک کند.
– به نمایش گذاشته شدن انواع خلاقیتها و نوآوریها در اربعین. نمونههای زیادی برای این موضوع میتوان ذکر کرد. نمونه شاخص آن ابتکار برپایی یک چادر برای ختم قرآن از سوی جوانان با عنوان تراتیل عاشورا بود.
– به نمایش گذاشته شدن صلح دوستی ملتها. میزبان ما در کربلا خانواده پر مهر و صمیمی الدعمی بودند که شب اربعین با افتخار و محبتی مثال زدنی میزبان ده نفر بودند. یکی از مهیمانان ایرانی این خانواده، یک همسر شهید دفاع مقدس بود. پدر خانواده میزبان هم از مجروحان جنگ تحمیلی صدام علیه ما ! هیچ قلمی بدین پایه از زیبایی صلحدوستی ملتها و صلح آفرینی اربعین را نمی تواند ترسیم کند.
شاید دریغ باشد که در پایان به این موضوع اشاره نشود که یکی از تحلیلهای مربوط به چرایی کُند بودن سرعت پیشرفت ما مسلمانان، این است که ما از نظر برخورداری از امکانات و سرمایهها هیچ کم نداریم و تنها مشکل ما مشکل مدیریتی است.
این افراد اگر در مراسم اربعین شرکت نمایند، میتوانند شواهدی برای این باور خود بیابند؛ مسائلی همچون پاکیزگی محیط، چارهاندیشی برای حل مشکل آمد و شد راهپیمایان در خیابانهای اصلی و فرعی کربلا، ساماندهی چگونگی پذیرایی موکبها از زائران امام حسین علیه السلام و مواردی از این دست با تشکیل مرکزی برای بررسی علمی آنها و نیز بهرهگیری از تجربهی سعودیها در اداره حج و آستان قدس در اداره ایام پرازدحام زیارت مشهد قطعا میتواند به گونهای چشمگیر کاهش یابد.