دختری که با نام «سحر تبر» در شبکه‌های اجتماعی مشهور شده بود دستگیر و مصاحبه‌اش از صداو سیما پخش شد. در این جا به درست یا نادرست بودن انتشار این مصاحبه، یا اتهاماتی که برای او ذکر شده کاری ندارم، ولی از نگاهی کلان‌تر و از منظر «اخلاق فناوری اطلاعات» (اخفا) بررسی آن را لازم می‌دانم.

«سحر» تنها کسی نیست که از فضای مجازی برای مشهور شدن، کسب درآمد، یا خودنمایی استفاده کرده است. هم اکنون در شبکه‌های اجتماعی ده‌ها پسر و دختر دیگر هر کدام به شیوه‌های مختلف مشغول انجام همان کارهایی هستند که او انجام می‌داد. بنابراین، مسئله او را نباید به وضعیت یک فرد خاص کاهش دهیم، بلکه بایستی به عنوان یک «نمونه» از رفتارهای برخی از نوجوانان و جوانان مان در فضای مجازی از جهات مختلف، و از جمله از منظر اخلاقی، مورد آسیب شناسی قرار دهیم.

درست است که هر کسی به میزان رشد و سلامت روحی وروانی و عقلی که دارد باید در برابر رفتارهای خود در فضای مجازی از نظر اخلاقی مسوولیت پذیر و پاسخ گو باشد، و کسی چون سحر هم از این قاعده مستثنی نیست، ولی اگر رفتار کسانی چون او را در این فضا نادرست می‌دانیم نباید از عوامل «زمینه ساز» یا «تشویق کننده» این رفتارها غافل شویم. بنابراین، در کنار مصاحبه با سحر باید با چند گروه دیگر هم مصاحبه کنیم؛ کسانی که کم کاری، غفلت یا تغافل آنها موجب می‌شود که تبر به دست سحرهای فضای مجازی بیافتد.

۱. باید از خانواده او سوال کرد که چه اندازه بر رفتار فرزندتان در فضای مجازی نظارت داشتید؟ آیا محیط خانواده به گونه‌ای بود که فرزندتان از نظر اخلاقی و روحی و روانی در امنیت باشد و نیازی به جبران کمبود‌های خود در فضای مجازی نداشته باشد؟ اگر خودتان مشوق و یاور او در کارهایش نبودید، چه اندازه با او درباره پیامد رفتارهایش در این فضا صحبت کردید؟

۲. باید از متصدیان تربیت اخلاقی، مبلغان دینی، مدیران رسانه ها، و مسوولان سازمان‌های فرهنگی و تبلیغی و آموزشی، و نهادهای مرتبط با فضای مجازی سوال کرد چند ساعت برای افزایش «سواد رسانه ای» سحرهای مجازی وقت گذاشته اید، چند کتاب و مقاله و برنامه آموزشی جذاب برای راهنمایی آنها جهت اخلاقی زیستن در این فضا تهیه کرده اید؟ آیا به کاربران جوان و نوجوان فضای مجازی درباره «اخلاقِ عضویت»، »اخلاقِ کامنت گذاری»، «اخلاقِ لایک کردن»، و «اخلاقِ فوروارد مطالب» آموزش‌های لازم را داده‌اید تا دراین جاده لغزنده پای شان نلغزد؟

۳. باید از همه کاربرانی که در صفحات و کانال‌های این افراد عضو می‌شوند، زیر مطالب شان کامنت می‌گذارند، و پیام‌های آنها را لایک و فوروارد کنند باید پرسید آیا تاکنون به مسوولیت اخلاقی خود در این زمینه توجه کرده اید؟ آیا می‌دانید که در برابر پیامدهای کارهای آنان شما هم باید پاسخ گو باشید؟ چرا که یکی از مهم‌ترین اهداف نوجوانان و جوانانی که در شبکه‌های اجتماعی به رفتارهای نامتعارف دست می‌زنند «دیده شدن» و کسب مقبولیت و محبوبیت است؛ البته این کار اگر به کسب درآمد هم منتهی شود که چه بهتر. از این رو هرچه ممبرها و فالوئرهای آنها بیشتر شود برای تداوم رفتارهای خود و شکستن مرزهای اخلاق، جرات و جسارت بیشتری پیدا می‌کنند.

۴. باید از کسانی که سحرهای مجازی را ابزاری برای تبلیغات و درآمدزایی می‌کنند پرسید در مقابل درآمدی که کسب می‌کنید، آیا می‌توانید ضررهایی که به فرهنگ و اخلاق جامعه، و حتی به روح و روان و زندگی این افراد وارد می‌شود، جبران کنید؟

شبکه‌های اجتماعی در حال تربیت نسلی جدید است که نگرش‌ها و مناسبات اخلاقی شان با گذشته متفاوت است. بنابراین در صورت بی‌توجهی به پرسش‌هایی که در بالا گفته شد باید هر لحظه منتظر غرق شدن کشتی‌ای باشیم که سحرها با تبر به جانش افتاده اند.

پاسخ دهید