• دیروز عصر این امکان را داشتم که در خدمت گروهی از صاحبان اندیشه و قلمِ دزفول باشم و چند کتاب از تألیفات‌شان هدیه بگیرم. چند ساعتی در موضوع «روشن‌فکری دینی» گفت‌وگو کردیم. پس از جلسه درگیر این پرسش شده‌ام که «چرا دزفول خود را از این نخبه‌گان علمی محروم کرده است؟!» همه‌ی ما می‌دانیم که هر جامعه‌ای برای پرورش انسان‌های صاحبِ اندیشه هزینه زیادی می‌پردازد، نادیده گرفتن این سرمایه‌ها مصداق بارزِ کُفران نعمت است.
  • شاید وضعیت علم و سرمایه‌های علمی در جاهای دیگر کشور نیز، بیش و کم، همین باشد. در جامعه‌ای که مسئولانش از علم و دانشگاه همواره انتظار تأیید دارند و نقدشان را بر نمی‌تابد، علوم انسانی تهدید و روشن‌فکری لعنت شمرده می‌شود. جامعه‌ای که با مشکلات ریز و درشت فرهنگی و اجتماعی دست‌به گریبان است نباید نخبه‌گان خود را این‌گونه در گوشه‌ای قرار دهد و آن‌ها را انکار کند. تعریف علم به «یافته‌های مطابقِ خواست ما» عملاً به غلبه‌ی ایدئولوژی بر دانش می‌انجامد و نتیجه‌ای جز دیکتاتوری توده بر نخبه ندارد.

پاسخ دهید