مدّتهاست که دلدل میکنم در زمینهی چندهمسری چیزی بنویسم؛ این یادداشت از دوست و همکار گرامیام دکتر حسن محدّثی به گمانم کافی آمد. شما را به مطالعهی آن دعوت میکنم.
♦️تجربهی زیستهی هَوومندی
🔻حکم به جواز تعدّد زوجات از پرمناقشهترین احکام اسلامی در جوامع اسلامی، بهویژه در عصر مدرن بوده است. فقیهان مسلمان بر حسب آیهای از آیات قرآن قرنها چنین حکمی را صادر کردهاند. در عصر جدید امّا نه تنها جریانهای مدافع حقوق زنان بلکه خود زنان مسلمان هم با این حکم شرعی و اجرای آن بهشدّت مسأله دارند. بسیاری از زنان مسلمان در عصر جدید از این حکم شرعی بیزاراَند و برای اینکه خود قرآن را زیر سؤال نبرند، چه بسا قایل به تحول حکم و لزوم اجتهاد نو و تغییر آن هستند و معتقداَند در عصر جدید اینگونه احکام میبایست مورد تجدید نظر قرار گیرند. علمای مسلمان و فقهای نوگراتر کوشیدهاند این حکم را بهنحوی به کمک حَیل شرعی حل کنند و هر یک سعی کردهاند با توجیهی این حکم عام را از عامیّت بیندازند؛ یعنی حکمی که دلالتاش عام تلقّی شده است را محدود به امر خاص بکنند و آن را از عامبودهگی بیندازند.
🔻آن دسته از فقهایی که از این حکم دفاع کردهاند، کوشیدهاند توجیهاتی برای آن ارایه کنند و از آن دفاع کنند. با این حال این دفاعیات چندان در عصر مدرن مسموع واقع نشده است. در این دفاعها معمولاً از حقوق زنان دیگر و از حقوق مردان سخن گفته شده است یا از لزوم مصونسازی خانواده و جامعه از عوارض عدم ازدواج زنان ازدواج نکرده و لزوم پاسخگویی به نیازهای معطّل مردان بحث شده است.
🔻چیزی که برای من همیشه محل پرسش بود این بود که چرا تمامی این بحثها در سطح فقهی و حقوقی و یا اجتماعی غیرتجربی متوقّف شده است و کسی به مطالعهی تجربی حکم شرعی تعدد زوجات نمیپردازد؟ چرا تجربههای زیستهی زنانی که داشتن هوو را تجربه کردهاند و بهمنزلهی زن اوّل شوهرشان زندهگی کردهاند، مورد مطالعه قرار نمیگیرد؟ چه بر سر این زنان آمده است؟ و چرا نتایج و پیآمدهای تعدّد زوجات در اینگونه خانوادهها بهنحو تجربی مورد مطالعه قرار نمیگیرد؟ چرا جامعهشناسی خانواده در ایران به سراغ اینگونه موضوعات نمیرود؟
🔻بعد از مدّتها تشویق کردنِ دانشجویانام به مطالعهی تجربی این موضوع، سرانجام دیروز (۵ خرداد ۱۳۹۷) توانستم به کمک برخی از دانشجویانام با دو خانم محترمی که سالها بهعنوان زن اوّل شوهرشان زیستهاند، مصاحبهای مفصّل انجام دهم. هر دو شهرستانی بودند و مفصّل دربارهی تجربههای زیستهی خود سخن گفتند.
🔻با طرّاحی مصاحبهنامهای سه قسمته (به منظور أخذ سه داستان بههم مرتبط)، بیش از دو ساعت داستان زندهگی آنان را شنیدم. بسیار غمگینکننده و تأسّفبار بود. آنها احساس میکردند زندهگیشان تباه شده است یا دستکم بهغایت تحقیر و سرشکسته شدهاند.
🔻دو مورد مصاحبه برای داوری زود است. من امیدواراَم این مصاحبهها دستکم با ده مورد از این زنان هَوومند انجام گیرد و سپس بتوانیم رگهها و مؤلفههای مشترک تجربههای زیستهی آنان را استخراج کنیم.
🔻بسیار متأسّفام که نمیتوانیم صدای ضبط شدهی آنان را در اینجا منتشر کنیم؛ زیرا احساسات و عواطف در حین بازگویی داستان زندهگی به خوبی میزان دردمندی آنان را نمایان میسازد. اما ما تعهّد اخلاقی داریم که مشخصات این دو بانوی محترم و احیاناً دیگر زنان هَوومندی که با آنان مصاحبه خواهیم کرد فاش نشود. امیدواراَم پیرنگ روایت زندهگی این زنان را در آینده بتوانیم منتشر کنیم.
🔻گمان میکنم سه گروه لازم است این داستانها را بشنوند: ۱) فقها؛ تا دریابند که قربانیان حکم شرعی تعدّد زوجات کیستند، ۲) مردان؛ زیرا ممکن است با تصمیمشان همسرانشان را قربانی کنند و دریابند که تصمیمات و تعهّداتشان چهقدر مهم است؛ ۳) زنان و بهویژه دختران مجرد؛ تا دریابند که در صورت رخداد چنین امری چهگونه باید تصمیم بگیرند و چه اشتباهاتی را نباید مرتکب شوند و چه راههایی را نباید طی کنند.
🔻امیدواراَم مطالعهی کوچک ما به سرانجام برسد و بتوانیم گزارشی از آن ارایه کنیم. همچنین امیدواراَم مراکز مرتبط با خانواده امکانی برای تحقیقی همهجانبهتر در این باره را فراهم آورند و ما بتوانیم کاری جدّی در این باره انجام دهیم. مطالعهی تجربهی زیستهی هَوومندی از آن جهت که به بررسی پیآمدهای یک حکم شرعی میپردازد به جامعهشناسی فقه (شاخهای از جامعهشناسی اسلام) مربوط است و از آن جهت که به موضوعی مرتبط با خانواده میپردازد، در ذیل جامعهشناسی خانواده قرار میگیرد.
حسن محدّثی گیلوایی / ۶ خرداد ۱۳۹۷