✅ «اسنوبیسم» به معنای خودویژهپنداری و ترسِ از دست دادنِ تمایز خود است و اسنوبیست کسی است که تلاش دارد خود را برجستهکرده و ویژه بداند. این افراد نوکیسهگان فرهنگیای هستند که به اشتباه میپندارند که سلیقه، علاقمندی و دانش آنان بهترین سلیقه، علاقمندی، و دانش است. اینان ناشیانه و مبتذل کسانی را که بالاتر از خود میدانند ستایش کرده و تقلید کنند.
✅ اینها تعریفهایی کلّی و البته بدانگارانه از اسنوبیسماند که بیش و کم میتوان مصداقهایشان را در زندگی روزمرّه یافت. در جامعهی ما بیش از هر چیز «اسنوبیسم دانشگاهی» به چشم میآید. استادها و دانشجویانی که اصرار دارند پیش از آنکه خود را یک انسان و یا یک شهروند معمولی معرفی کنند، خود را به مثابه چیزی که ارزشمند انگاشتهاند معرفی کنند. اینان بامناسبت و بیمناسبت میگویند «من به عنوان یک فیلسوف، به عنوان یک پزشک، به عنوان یک جامعهشناس، به عنوان یک دینپژوه و ….» اینگونهام و یا اینگونه میاندیشم.
✅ این نوکیسهگان ميكوشند با به كار بردن كلمات فرنگي و به رخ كشيدن دانش خود و ستایش روش و حوزهی کاری خویش، فخر فروشی كنند و دیگران را کوچک بشمارند و از آنجا که از اصالت ادبیات علم به دورند، فروتنی کهنهسواران این عرصه را ندارند. رفتارشان زجرآور است و دانشجویان و همکارانشان را تحقیر میکند. همواره در حال مقایسهی خود با دیگرانند و نتیجهی این مقایسه چیزی جز خُرد کردن دیگران نیست.
✅ اسنوبیستها آموزگاران خوبی نیستند. نتیجهی کارشان چیزی جز سبکسری، جِلفبازی، تقلید کورکورانه، نادیده گرفتن روحیّه و شخصیّت دیگران، کممایهگی، و تعصُّبهای کور بر منطق رفتاری خود، چیز دیگری نیست.