کتاب «در بارهی شر ترجمهی مقالات برگزیده در فلسفه و الاهیات شر» کار ستودنی و ارزشمندی است که به سرپرستی خانم دکتر نعیمه پورمحمدی و به وسیلهی مؤسسهی طه منتشر شده است. کتابِ یادشده دو جلد است که در جلد نخست نگاههای سنتی به مسئلهی شر و در جلد دیگر رویکردهای الاهیاتی مدرن به آن مورد بررسی قرار گرفتهاند. دکتر پورمحمدی افزون بر مقدمهای خواندنی و ارزشمند که برای این کتاب نوشتهاند، با تکیه بر آشنایی عمیقی که با ادبیاتِ موضوع در این بحث دارند، مقالاتِ دیدهنشدهای را برای ترجمه برگزیده و کنار هم آوردهاند.
از میانِ همهی آنها که دستی در پژوهش دارند و سهمی از آموزش، تنها شمار اندکی را میشناسم که علم برای آنها یک دغدغهی وجودی است و نه پیشهای دانشگاهی. هیاهوی ترفیع و ارتقاء اعضای هیئت علمی سبب شده است که تا دلتان بخواهد مقالات مُرده تولید شود و کتابهای سِقط شده منتشر گردد. کتابها و مقالاتی که نه دردی از کسی دوا میکنند و نه کسی از نوشتن و انتشارشان خبردار میشود. واقعیّت آن است که تا کسی مسئلهای نداشته باشد، پژوهش دندانگیری انجام نخواهد داد. به قول استاد ما، علم سهم کسی است که ریگی در کفشاش دارد که جانش را ناخوش کرده است؛ آدمهای شکمسیر و آسوده خاطر که مسئلهای ندارند انبانشان از علم تهی است.
آنچه کتاب «در بارهی شر» را خواندنی میکند، افزون بر سودمندی مقالات و ترجمه بهنسبت روان آنها، دغدغهی وجودی کسی است که آن را سرپرستی کرده است. دکتر پورمحمدی به این دلیل که کودکی مبتلا به سندروم «باردت بیدل» دارد، با رنجی گزاف و شرّی گران همزیست شده است. او خود مینویسد: » در تب و تاب مادرانه، پشت درِ اطاقهای عمل جرّاحی، در سالنهای انتظار توانبخشیِ ذهنی و کاردرمانی بدنی و گفتاردرمانی، در سوگواری برای سرنوشت محتوم کمبینایی و نابینایی و عمر کوتاهی که به دلیل نارسایی کلیه خواهد داشت، همواره برای رسیدن به پاسخی دست و پا زدم، پاسخی که بتواند یک مادر را برای تحمل این رنج گزاف قانع کند و تسلّی دهد.»
خواندن کتابِ در بارهی شر را به همهی دانشجویان و پژوهشگران فلسفه و الاهیّات پیشنهاد میکنم. این کتاب خوانندگانش را با ایدهها و دیدگاههای تازهای در این مسئلهی آشنا خواهد کرد و راه تازهای پیش پای پژوهشهای آنها خواهد گشود.