• وضعیّتِ غیر طبیعی سیل سبب شد که گروه‌های مختلف اجتماعی به تکاپو افتاده و سیل‌زده‌ها یاری‌رسانی کنند. در این میان و برای برخی، حضور عمامه‌به‌سرِ طلبه‌ها موضوع گیرایی بود. کانال‌های خبری و نیز شبکه‌های مجازی پر شده است از عکس و فیلم‌هایی که نشان می‌دهد طلبه‌ها بیل بر دوش به کمک نیازمندان شتافته‌اند.
  •  روحانیان و طلبه‌ها از این بابت که کمک‌رسانی‌شان به چشم آمده است، خوش‌حال‌اند. برخی تصاویر نشان می‌دهد که آسیب‌دیدگانِ سیل از آن‌ها سپاس‌گزاری می‌کنند و از ذهنیّت‌های بدی که پیش‌تر نسبت به آنان داشته‌اند پوزش می‌خواهند.
  •  اگر چه من فکر می‌کنم طلبه‌ها و روحانیان بیش و پیش از این هم در خدمت‌رسانی به مردم حضور داشته‌اند؛ با این حال، این قدردانی‌ها را باید نشانه‌ی آن دانست که سیل و دشواری‌های آن به برخی‌ها نشان داده است فاصله‌ی میان روحانیان و مردم کم‌تر از آن است که گمان می‌کردند.
  •  حالا می‌توان امیدوار بود حوزه و طلبه‌ها به سرچشمه‌ی آن بدگمانی‌ها توجّه کنند و ببینند چه رویّه یا رویّه‌هایی پیر مرد پل‌دختر و جوان ملاشیّه و نوجوان سوسنگرد و دیگرانی را به این باور رسانده بود که روحانیان خود را از مردم نمی‌دانسته‌اند. آقایان طلبه، بیل‌های‌تان را بر زمین نیاندازید! همین‌جا و در همین نقش بمانید. بگذارید مردم هم‌چنان شما را بی‌فاصله حس کنند. بگذارید آن‌ها شما را بخشی از خویش و نماینده‌ی خود در برابر هر نهاد مسئولی بدانند که بر آن‌ها حکم می‌راند. بگذارید مردم گمان برند شما صدای‌شان هستید و حرفشان را به گوش هر مقامی که بر آن‌ها حکم می‌راند، می‌رسانید و دادشان را می‌ستانید. حالا که اعتماد مردم از میانه‌های گِل‌ولای معمولان و حمیدیه جوانه زده است، قدرش را بدانید و نشان دهید شما مدافع منافع آنان هستید و نه هیچ سازمانی دیگر.