– این سال‌ها با پایان یافتن ماه صفر جامعه‌ی مذهبی ما چالش تازه‌ای را تجربه می‌کند و آن این که سوگواری را به کناری نهاده و زندگی عادی خود را از سر بگیرد و یا به بهانه‌ی دهه‌ی نوظهورِ محسنیّه و یا عسکریّه جلسه‌های عزاداری را تا پایان روز هشتم ربیع ادامه دهد.
– این کِش و قوس قدری هم سیاسی شده است. هیئت‌های رسمی‌تر و یا در چارچوب نظام، ترجیح می‌دهند با پایان ماه صفر، عزاداری‌های محرم را خاتمه دهند. آنان معتقدند که برپایی سوگواری برای «حضرت محسن» یک بدعت نوپدید و کارِ تشیّع انگلیسی است و می‌تواند اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی را دامن زده و یا عمیق‌تر کند. در نقطه‌ی مقابل، مدافعانِ دهه‌ی محسنیّه تلاش می‌کنند به سوگواری در این دهه مشروعیّت مذهبی داده و آن را با سنت عزاداری سازگار کنند.
– این چالش نشان می‌دهد که درگیری بر سر دامنه و مصداق شیعه‌ی انگلیسی و غیر آن، قدری خیابانی‌تر شده و به سوگواری‌های مذهبی هم رسیده است. آن‌چه مسئله پیچده‌تر می‌کند این است که معیار روشنی برای تعیین اصالت سوگواری نیست و یا اگر هست جدّی گرفته نمی‌شود. تأکید بر دین‌داری عاطفی، بستری را فراهم آورده است تا کُنش‌های مذهبی بدون نیاز به استناد به متن و سنت رشد و توسعه یابند. روزی که منبری‌های مورد علاقه‌ی صدا و سیما سعی می‌کردند تا قرائتی عاطفی از عاشورا ارائه دهند و عزاداری را کارِ دل بدانند و نه عقل و نه حتی دین، باید می‌دانستند که زمین بازی‌ای که آنان طرّاحی می‌کنند در انحصار خودشان نخواهد ماند و بازی‌گران دیگری نیز ظهور خواهند کرد. روزی که مدّاح نام‌دار تهران، مرجع تقلید شیعیان را از ورود به «دستگاه امام حسین علیه‌السلام» منع کرد، باید می‌دانست که معیار سنجشِ اصالت آئین‌های مذهبی را از حوزه به حسینیّه منتقل می‌کند. فهمِ عاطفیِ دین، از خیابان و برای خیابان است و «دین‌داری خیابانی» از فیضیّه و عالمان دین راه نمی‌جوید و فرمان نمی‌برد. ظهور دهه‌ی محسنیّه و دیگر شعائر مذهبی نویافته نتیجه عاطفه‌گرایی عمیقِ دهه‌های اخیر است.

دیدگاه‌ها

  1. ناشناس

    بسیار خوب.
    چه باید کرد؟!
    عنوان فکر میکنم حسینیه باشه