– «زبان نصیحت» در فرهنگ ایرانی پیشینه‌ای بلند دارد. رویّه‌ای که روزگاری به مسجد و مدرسه تعلّق داشت و امروزه به دولت و دولت‌مردان، و حاکمان نیز رسیده است.
– نصیحت در جامعه‌ی ما پرکاربردترین زبان است. تلویزیون، رادیو، خطبه‌های جمعه و جماعت، آموزگاران، اربابان قدرت، روزنامه‌ها، و خلاصه هر کس که شما بگوئید، از آقای قرائتی و برنامه‌ی درس‌هایی از قرآن‌ش گرفته تا عادل فردوسی پور و برنامه‌ی نودش، همه مشغول نصیحت کردن هستند.
– پیش‌ترها زبان نصیحت برای اصلاح رویّه‌های نادرست اخلاقیِ جامعه به‌کار می‌رفت، امّا الآن که سیاسیون و مدیران همه موعظه‌گر شده‌اند و یا موعظه‌گران مدیر و رجال سیاست، زبان نصیحت هم دوای هر دردی شده است. با نصیحت می‌خواهند نرخ ارز را درست کنند، تورّم را کنترل کنند، عدالت را اجرا کنند، مشکل بی‌کاری را حلّ کنند، ترافیک را برطرف کنند، به ایران اعتبار بین‌المللی بدهند، و کمبود دارو را برطرف کنند.
– امروزه معلوم شده است که بر خلاف جامعه‌های سنتی، زبان نصیحت چندان کارکردی ندارد. قانون و رویّه‌های قانونی و پذیرش مسئولیّت، بهترین راه‌حل برای مواجهه با مشکلات جوامع مدرن هست. اگر مدیران و مسئولان یک کشور به‌جای سخن گفتن و نصیحت کردنِ مردم، دل‌سوزی، شفقّت، و خیرخواهی خود را در قالب اعمال قانون و تلاش بسیار و البته پاسخ‌گو بودن نشان دهند، زبان نصیحت، کم‌ش هم زیاد است.