پيش از اين در يادداشتی به تقبيح كار معدود طلبه هايی پرداختم كه گاه مرتكب سرقت علمی می شوند یا به دیگران در این زمینه کمک می کنند.
يكي از مخاطبان گرامي در پاسخ به آن يادداشت، مطلب زير را براي بنده ارسال كردند كه ضمن تشكر از ايشان متن آن را همراه با پاسخی از بنده تقديم می كنم:

  • « ضمن سلام خدمت شما باید عرض کنم که بسیار نیکوست که دغدغه مسائل اخلاقی در حوزه های علمیه را دارید اما چند نکته در نوشته تان بود که لازم به تذکر است:
    چاپ کردن مقاله دیگری به نام خود شاید غیر اخلاقی باشد و یا حتی غیر قانونی اما غیر شرعی نیست توجه دارید که غیر شرعی در عرف و مصطلح یعنی حرام و غیر جایز مگر اینکه شما معنای دیگری را لحاظ کرده باشید. اما به اصل موضوع شما بپردازیم :
    بهتر نیست کمی عمیق تر و ریشه ای تر به مسئله نگاه کنیم؟ بهتر نیست به جای یک امر و نهی و توصیه کمی بیاندیشیم که یک طلبه چرا به خاطر پول برای بقیه مقاله مینویسد؟ و طلبه دیگه چرا مقاله اش را با پول تهیه میکند؟شاید اگر به جای این تفصیل نسبتا طول و دراز به آن طلبه مقاله فروش راه‌های کسب درآمد مشرع و آبرومندانه از مقاله نوشتنش را معرفی میکردید اصلا نیازی به این توصیه ها نبود و همچنین آن طلبه ای که زحمت تعلم را به خودش نمیدهد و با پول میخواهد پله های ترقی را طی کند اگر آینده اقتصادی مناسبی را در پیش روی خود میدید با انگیزه مضاعفتری درسش را میخواند و به فکر خرید مقاله نمی‌افتاد و پیه این حرفها و نصیحتها را به جان خودش نمیمالید. گاهی اوقات ما خودمان آنقدر پستها را برای خود نگه داشته ایم و نگرانیم که دیگران را از آن مطلع کنیم و به عبارتی ابوالمشاغل شده ایم و فرصتی برای بقیه نگذاشته ایم و صرفا به کناری نشسته ایم و به دیگران نصیحت میکنیمو نه فقط پستها و میز ها بلکه منبر ها و مسجدها نیز همینطور و سپس ناله میکنیم که چرا کسی تبلیغ نمیرود اما به فرض مثال همان فرد صاحب تجربه دست جوانی را نمیگیرد و بگوید شما به مسجد ما بیا و آنجا فعالیت کن. قصد جسارت به شما را ندارم غرضم این است که این دسته از افراد بسیار شایسته تر و اولی نسبت به تذکرات و امر به معروف و نهی از منکرند.
    با آرزوی موفقیت برای شما
  •  اما پاسخ بنده:
  1. جداي از وجه اخلاقي، از منظر فقهی هم سرقت علمي كاري نادرست است. چرا كه نوعی اعانت در ظلم، و مشارکت در تدلیس و کسب مال از راه غیرحلال است.
  2. با شما موافقم که باید درباره عدم مراعات اخلاق پژوهش چه در حوزه چه در دانشگاه به بررسی ریشه ای پرداخت و در این میان هم فقط برخی طلاب و دانشجویان مقصر نیستند؛ عوامل دیگر هم تاثیرگذار و افراد دیگری هم موظف اند که باید در جای خود به بررسی مسوولیت آنها پرداخت. تا وقتی این مسئله ریشه یابی همه جانبه شود نمی توان راه حل موثری برای آن پیدا کرد.
  3. طبیعتا یکی از عوامل یا انگیزه های نادیده گرفتن اخلاق پژوهش، مشکلات اقتصادی است. اما این مشکلات مجوز نادیده گرفتن آموزه های اخلاقی و دینی نمی شود و به قول معروف،‌ هدف وسیله را توجیه نمی کند. وقتی ما دیگران را به اخلاق دعوت می کنیم انتظار آن ست که خود بیش و پیش از آنها مقید به مراعات آن باشیم («أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ»، بقره/۴۴). برای افزایش درآمد، طلاب هم باید مثل دیگران بر اساس توانایی ها و شرایطی که دارند اقدام نمایند. به شخصه طلابی را دیده ام که برای جبران کسر بودجه خود اقدام به فعالیت هایی می کنند که گرچه با شغل و علائق آنان ارتباط ندارد و حتی موجب بازماندن آنها از کار علمی می شود، ولی اخلاق و شرع را زیر پا نمی گذارند.
  4. این سخن درستی است که باید طلاب را با مهارت های پژوهشی آشنا کرد تا از طریق آنها بتوانند درآمد اقتصادی هم داشته باشند. بنده طی سال های گذشته تا جایی که برایم مقدور بوده دراین زمینه تلاش کرده ام. اما این کار باید به صورت گسترده تر انجام شود.

برای شما و دیگر دوستان طلبه آرزوی موفقت روزافزون دارم.