از اتفاقات مهم در سال اول سردبیری ام در روزنامه کیهان ماجرای عزل آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری توسط امام خمینی بود. قبل از اعلام رسمی عزل، مذاکراتی بین مسئولان عالیرتبه با امام خمینی در مورد مشکلات و ضعفهای اساسی آقای منتظری در جریان بود و برخی از مسئولان نگران پی آمدهای این اقدام بودند اما امام تصمیم خود را گرفته بود.
اولین اقدام علنی امام اشاراتی سربسته در پیامی نوروزی (سال ۶۸ خطاب به مهاجرین جنگ تحمیلی) بود. امام در این پیام یاد آورشدند:
«امروز غرب و شرق به خوبی میدانند که تنها نیرویی که میتواند آنان را از صحنه خارج کند، اسلام است. آنها در این ده سال انقلاب اسلامی ایران ضربات سختی از اسلام خوردهاند و تصمیم گرفتهاند که به هر وسیله ممکن آن را در ایران که مرکز اسلام ناب محمدی است نابود کنند. اگر بتوانند با نیروی نظامی، اگر نشد، با نشر فرهنگ مبتذل خود و بیگانه کردن ملت از اسلام و فرهنگ ملی خویش و اگر هیچ کدام از اینها نشد، ایادی خودفروخته خود از منافقین و لیبرالها و بیدینها را که کشتن روحانیون و افراد بی گناه برایشان چون آب خوردن است و در منازل و مراکز ادارات نفوذ میدهند که شاید به مقاصد شوم خود برسند. و نفوذیها بارها اعلام کردهاند که حرف خود را از دهان ساده اندیشان موجّه میزنند. من بارها اعلام کردهام که با هیچ کس در هر مرتبهای که باشد عقد اخوت نبستهام.»
این تعابیر بیانگر اتفاقی مهم و قریب الوقوع در کشور بود. امام در ادامه پیامشان گفته بود:
«چهارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است. دفاع از اسلام و حزب الله اصل خدشه ناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است. ما باید مدافع افرادی باشیم که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره افطار گوش تا گوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پروندههای همکاری آنان با امریکا از لانه جاسوسی بیرون آمد. ما باید تمام عشقمان به خدا باشد نه تاریخ. کسانی که از منافقین و لیبرالها دفاع میکنند، پیش ملت عزیز و شهید داده ما راهی ندارند. اگر ایادی بیگانه و ناآگاهان گول خورده که بدون توجه بلندگوی دیگران شدهاند، از این حرکات دست برندارند، مردم ما آنها را بدون هیچ گونه گذشتی طرد خواهند کرد.»
تلاش برخی مسئولان برای منصرف کردن امام از این تصمیم و یا به تاخیر انداختن آن ثمری ندارد و امام اعلام می کند که تصمیم خود را گرفته و ذره ای در انجام آن تردید ندارد و لذا چندروز بعد از پیام فوق الذکر در تاریخ ششم فروردین، نامه عزل آقای منتظری را صادر می کنند و در بخشی از این نامه می نویسند:
«ـ سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.
ـ از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
ـ دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
ـ نامهها و سخنرانیهای منافقین که به وسیلۀ شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان ـ روحی له الفداء ـ و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.
ـ واللّه قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزههای علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و میدانید که از تکلیف خود سرپیچی نمیکنم.»
اکنون باید روزنامه کیهان این حادثه مهم را به شیوه ای مناسب پوشش خبری و تحلیلی می داد و مردم را نسبت به چرایی این اقدام امام توجیه می کرد.