بیانیه شدید اللحن آوینی علیه صدا و سیما
به دنبال وقوع جنگ در بالکان و بوسنی و هرزگوین و حضور آقایان طالب زاده و صدری و برجی در منطقه برای ساخت مستندی در باره این جنگ با هدایت شهید سید مرتضی آوینی و سرمایه حوزه هنری، سریالی مستند با عنوان خنجر و شقایق، رهاورد این سفر بود که پس از تدوین و متن گذاری با قلم و صدای آوینی برای پخش به صدا و سیما با مدیریت محمد هاشمی تحویل داده شد اما پس از مدتی تاخیر و استنکاف از پخش آن، بریده هایی از تصاویر این سریال با برداشتن صدای آوینی و بدون اشاره به گروه سازنده آن (طالب زاده و صدری و برجی) به عنوان گزارش های خبری و تصویری خبرنگاران اعزامی صدا و سیما از تلویزیون پخش می شود.
این اقدام صدا و سیما با خشم سازندگان سریال و از جمله شهید آوینی مواجه می شود. آوینی مقاله ای شدید اللحن به عنوان «نامه سرگشاده گروه سازنده سریال خنجر و شقایق» خطاب به رییس سازمان صدا و سیما می نویسد و با ارسال آن برای کیهان توسط آقایان طالب زاده و حسین بهزاد خواستار انتشار آن می شود و ضمنا یاد آور می شود که کیهان در هر گونه دخل و تصرف در آن آزاد است.
متن نامه، بسیار شدید اللحن و هجوآمیز علیه مدیریت صدا و سیما بود که می توانست با شکایت قضایی مواجه شود اما با این همه من به خاطر ظلم و کار ناجوانمردانه ای که صدا و سیما در حق سریال خنجر و شقایق و سازندگان آن که با از جان گذشتگی به منطقه جنگی بالکان رفته بودند، مرتکب شده بود، با انجام اصلاحاتی در آن و حذف پاراگراف های تندتر، نامه را در کیهان منتشر کردم.
بخشی از این نامه به قلم شهید آوینی چنین بود:
«آقای محمد هاشمی رییس محترم!
شاید عجله کنید و با اتخاذ یک موضع متدینانه و مقدسانه، ما را متهم به شهرت طلبی و نام جویی و ریاکاری کنید اما اکنون ما را از این اتهام باکی نیست. ما این اتهام را بر روی کوهی از اتهامات دیگری که بر ما و امثال ما می بندند اضافه می کنیم. اما امروز احساس می کنیم که باید مهر سکوت را بر لبانمان بشکنیم و مظلومیتمان که نه مظلومیت تهیه کنندگان سریال خنجر و شقایق که مظلومیت همه بچه های حزب اللهی سالهای پرفراز و فرود انقلاب اسلامی مان را فریاد کنیم و به مردم اعلام کنیم که روح انقلاب و جهاد و ایثار در مهمترین و عظیمترین رسانه انقلاب و نظام یعنی صدا و سیما منزوی است و دارندگان این روح و روحیه مطرودند.»
چاپ این نامه خشم مدیران صدا و سیما را بر انگیخت. صدا و سیما جوابیه ای برای کیهان ارسال کرد که همراه با پاسخ به آن که به قلم خود من اما از طرف گروه سازنده سریال خنجر و شقایق نوشته شده بود، منتشر کردیم.
همچنین محمد هاشمی به دفتر رهبری شکایت برد و تظلم خواهی کرد. آقای حجازی از من خواست به دفتر بروم. او نامه اول را بسیار تند خواند اما پاسخ به جوابیه ای صدا و سیما را متعادل دانست، گرچه من الان به خاطر ندارم که به ایشان گفته باشم که نویسنده مطلب اول، آوینی و مطلب دوم من بودم.
علاوه بر این، صدا و سیما به دادگستری به عنوان ایراد توهین و کذب و افترا از من به عنوان مدیر مسئول کیهان شکایت برد و پس از بازپرسی از من و عدم متقاعد شدن بازپرس نسبت به پاسخ های من پرونده را به دادگاه فرستاد.
اما این دادگاه وقتی برگزار شد که آوینی در حال مستند سازی از جبهه های ایران برای برنامه روایت فتح، به شهادت رسیده بود و یکی دو ماهی از این حادثه می گذشت.
پس از اظهارات وکیل صدا و سیما که برش هایی را از متن نامه سازندگان سریال به عنوان مصادیق اهانت و کذب و افترا خواند نوبت به پاسخ و دفاعیات من رسید.
من متن دستخط آوینی را (که نویسنده مطلب مورد شکایت صدا و سیما بود) به دادگاه و هیات منصفه عرضه کردم و گفتم آنچه وکیل صدا و سیما به عنوان کذب و افترا مطرح می کند چیزی نیست جز درد دل و شکواییه شهید سید مرتضی آوینی از رفتار غیراخلاقی ای که صدا و سیما با وی و دیگر سازندگان سریال خنجر و شقایق روا داشته است.
وکیل صدا و سیما که گویا نمی دانست از متنی شکایت کرده که به قلم آوینی بوده، قبل از آن که دادگاه به پایان برسد و هیات منصفه وارد شور شود و رای بر عدم مجرمیت من صادر کند، دادگاه را ترک می کند.