فلسفه و عرفان با تفسیر اشتباه آیه «الله الصمد» معنایی کاملا وارونه و در تضاد با آنچه مراد خداوند از سوره عظیم الشان توحید بوده، ارائه کرده است. این سوره با بیانی صریح و موکد در مقام تنزیه خداوند از ماده و مقدار و ترکیب و هر گونه مانند و تشبیه است اما ف و ع با تفسیر واژه صمد به توپر بر اساس نظریه وحدت وجود (یعنی وجود و خدای نامتناهیایکه همه هستی و وجود را پر کرده و در همه جا و همه چیز حضور دارد و بلکه عین همه اشیاء است)، خدایی مشبَّه و مجسَّم، معرفی کرده است.
ما پس از نقد رویکرد فلسفی، اکنون به تفسیر این سوره بر اساس مبانی کلام عقلی شیعه که بر گرفته از آموزههای عقلانی قران و اهل بیت علیهم السلام در باب توحید و شناخت خداوند است، میپردازیم:
مقدمه: در مبحث «برهان کلامی حدوث در اثبات صانع»
گفتیم که اجزای عالم و همه اشیاء و به تبع آن کل عالَم، وجود مقداریِ قابل کم و زیاد شدن هستند، یعنی محدود هستند و نمیتوانند ازلی باشند. و چون ازلی نیستند، آغاز در وجود دارند و باید موجود دیگری عالم را ایجاد کرده باشد، و این موجود نمیتواند مقداری و شبیه و مثل دیگر موجودات عالم باشد، چرا که خود میشود محدود و غیر ازلی و نیازمند به خالق. پس ثابت شد که عالم خالقی ازلی و غیر مقداری و غیر محدود دارد.
و نیز گفتیم نامتناهی و غیر محدود بودن خداوند بر خلاف زعم فلسفه و عرفان به معنای غیر مقداری بودن است و نه به معنای وجودی که از هر طرف تا بینهایت امتداد یافته و همه جا را پر کرده و همه موجودات در ذات و بطن او هستند. چنین موجودی اولا مادی و مقداری است و ثانیا وجود مقداری اساسا نمیتواند بینهایت و نامتناهی باشد.
نکتهایمهم: با برهان حدوث هم اصل وجود خالق برای هستی ثابت شد و هم یگانگی و واحد و احد بودن آن، چرا که وجود غیر مقداری نمیتواند دو تا و چند تا شود. دو تا شدن به معنای زیاد شدن است و ثابت کردیم که چیزی که قابل کم یا زیاد شدن باشد، وجود مقداری و محدود و مکان دار خواهد بود.
اکنون با این مقدمه عقلی محض که در مباحث بعدی نشان خواهیم داد متکلمان شیعه آن را از بیان و ارشاد قران و اهل بیت علیهم السلام آموخته اند، به تفسیر سوره توحید به طور مختصر خواهیم پرداخت:
۱. بر اساس روایتی سبب نزول سوره توحید آن بود که یهود نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: نسب و شناسنامه خدای تو چیست؟ آن گاه بود که سوره توحید نازل شد. (تفسیر قمّی ۲:۴۴۸) از این روایت روشن میشود که عظمت سوره توحید به خاطر آن است که شناسنامه خداوند و تبیین گر اصل اساسی توحید است. و متاسفانه ف و ع مفاد این شناسنامه را وارونه جلوه داده است.
۲. قل هو الله احد: هو ضمیر غایب، اشاره به ذات قدوسی غایب از حواس و ادراک و غیرمادی خداوند دارد. امام صادق علیه السلام فرمود: کفار نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و با اشاره به بتهایشان با تعبیر «هذه الهتنا» گفتند اینها خدایان محسوس و قابل مشاهده ما هستند، ایمحمد! تو نیز خدایت را به ما نشان بده تا او را ببینیم و ادراکش کنیم و در باره او حیران نباشیم. در اینجا بود که سوره توحید نازل شد که با هو آغاز میشود و بر خدای غائب از درک ابصار و دسترسی حواس دلالت میکند. (توحید صدوق ص۸۸)
۳. الله. امام باقر علیه السلام: الله از ریشه إله یعنی معبودی که خلق در درک ماهیت و چیستی او حیراناندو نمیتوانند ذات او را ادراک کنند (و فقط میتوانند اصل وجود او را با برهان عقل ثابت کنند و بپذیرند، چرا که ذاتش غیر مقداری و غیر مادی و بدون کیفیت و حالت و غیر قابل شناخت است) (همان، ص ۸۹)
۴. احد. امام باقر علیه السلام: احد یعنی یگانهٔ (غیر مقداری و غیر مرکب در ذهن و عینیت) و بیمانند و نظیر که از چیزی منبعث نمیشود و با چیزی متحد نمیشود. معبودی که متعالی از صفات مخلوقاتش میباشد و مردم در ادراک و احاطه به چیستی او حیران و ناتوانند. (همان/ص۹۰)
۵. الصمد. امام باقر علیه السلام: صمد یعنی بدون جوف و بدون تو (همان/ ص ۹۳) صمد یعنی قائم به ذات خود و بینیاز از غیر و متعالی از هر گونه تغییر و تحول و کمی و زیادی (همان / ص ۹۰) یعنی وجودی که مقداری و متجزی و مرکب نیست. «الله الصمد» مفسّر آیه اول و بیانگر دلیل احدیت و یگانگی خداوند است. چرا خداوند احد است؟ چون صمد و غیر مقداری است و تصور و فرض دومی نمیتوان برای آن کرد و تنها یک وجود و موجود در عالم میتواند صمد و غیر مقداری باشد و آن خداوند است.
کته: فلسفه و عرفان برای این که عظمت خداوند را اثبات کند میگوید صمد یعنی وجود و موجود پر و نامتناهی که واجد همه موجودات است (بسیط الحقیقه کل الاشیاء) و هیچ موجودی بیرون از ذات او نیست چرا که اگر مثلا حتی درختی از وجود او بیرون باشد، به همان اندازه توخالی و متناهی میشود. ف و ع متوجه نیست که این وجود پر و نامتناهی او خدا و خالق عالم نیست بلکه همان عالم مادی و طبیعت است که او بینهایتش فرض کرده و بر او نام خدا نهاده است.
۶. لم یلد. توضیح صمد است. نزاییده است. آن که میزاید یا نطفهایو یا هر چیزی را از وجود خود جدا میکند، وجودی مادی و مقداری دارد و خدای احد و غیر مقداری نمیتواند والد و زاینده باشد. خداوند صاحب فرزند نیست آن گونه که یهود گمان کرده عُزیر فرزند خداست.
همچنین جهان از خداوند صادر و زایش نشده آن گونه که در فلسفه ابن سینا از صدور عالم از ذات خداوند سخن گفته میشود (الواحد لایصدر عنه الا الواحد) و نیز عالم ولید و زاییده خداوند نیست، آن گونه که در فلسفه صدرایی مطرح میشود (حسن زاده، حسن، نور علی نور در ذکر وذاکر ومذکور، ۱۳۴) و نیز خداوند متطور و متبدل به موجودات دیگر (که این نیز نوعی زایش است) نشده، آن گونه که علامه طباطبایی در نهایه میگوید (نهایة الحکمة، ۲۲۶، به نقل از اسفار) بلکه عالم توسط خداوند از عدم (لامن شئ) ابداع و خلق و ایجاد شده است.
۷. لم یولد. زاییده نشده است. خداوندِ صمد و غیر مقداری نمیتواند از چیز دیگری منفصل و جدا و زاییده شده باشد. اینها همه ویژگیهای موجود مادی و مقداری است. مسیحیت به غلط مسیح را که زاییده شده از مریم است، خدا و یکی از اقانیم و خدایان سه گانه خود میداند. عرفا به غلط ادعای الوهیت میکنند و انا الحق میگویند (حلاج، بایزید و. .)، در حالی که وجود زاییده شده از پدر و مادر خود دارند و مانند دیگر موجودات مقداری هستند و نمیتوانند ادعای خدایی کنند.
۸. و لم یکن له کفوا احد. خداوندی که صمد است هیچ شبیه و مانندی ندارد، نه شباهت کلی و نه شباهت جزئی، لیس کمثله شیء. خداوند از صفات و ویژگیهای ما سوای خود منزه و در نهایت تعالی است (توحید صدوق ص ۱۰۴)
دو روایت دیگر در تفسیر سوره توحید:
۱. ابن عباس روایت میکند که قریش به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند: خدایت را برای ما توصیف کن تا بشناسیمش. خداوند قل هو الله احد (سوره توحید) را نازل کرد. یعنی خدایی غیر مبعض و غیر متجزی و بدون کیفیت و حالت که عددی و قابل زیادی و کمی نیست. (تفسیر قمی ج۲.۴۴۹)
۲. مردمی از فلسطین خدمت امام باقر علیه السلام رسیدند و پرسشهاییمطرح کردند و سپس از معنای صمد سئوال کردند. حضرت کلمه الصمد را بر مبانی عقلی توحیدی تفسیر کردند و بعد فرمودند: اگر حاملانی برای علمی که خداوند به من داده است پیدا میکردم همه توحید و اسلام و ایمان و دین را از صمد تشریح و منتشر میکردم. (توحید ص ۹۲)
نکته: این روایت بیانگر عمق و عظمت کلمه صمد است که محوریترین واژه سوره توحید است اما متاسفانه با تفسیر غلط فلاسفه و عرفا که علوم و بیانات عقلی و برهانی قران و اهل بیت علیهم السلام را رها کردند و به سراغ فلاسفه یونانی رفتند، کاملا به مفهومی ضد خود تفسیر شده و در اذهان بسیاری از مومنین جای گرفته است. و الی الله المشتکی