- ابتدا باید یک سئوال مطرح شود که چرا بحث از فقه نظام ساز و یا بحث اسلام و مقتضیات زمان و یا فقه و مقتضیات زمان، قبل از یک قرن پیش مطرح نبوده است؟ بدون شک اگر حکومتی فقهی در مثلا سیصد سال پیش در ایران محقق می شد، همین فقه موجود و سنتی می توانست با کمترین چالش های نظری و طبعا با چالش های عملی بسیار کمتر از امروز، جامعه را اداره کند. اما چرا امروز فقه با چالش های جدی نظری و عملی در اداره کشور روبرو شده و سخن از امکان یا امتناع نظام سازی فقه مطرح می شود؟ دلیل آن چیزی جز تحول تمدنی ای که یکی دو قرن اخیر توسط مدرنیته صورت گرفته و جامعه ما را نیز تحت تاثیرات جدی و گسترده خود قرار داده، نیست.
- از بسیاری از مستحدثات بحث شده و کم و بیش احکام و فتاوی ای برای آن صادر شده است اما از مستحدث بزرگ مدرنیسم و تجدد که ام المستحدثات بوده، از مبانی فلسفی و نظری آن، و از علوم و تکنولوژی محصول آن، و از ساختارهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی مولود آن، تحلیلی و سخنی در خور از سوی فقها و حوزه های علمیه شنیده نشده است.
- هر ساختار جدیدی اقتضائاتی خاص و صدها مساله و موضوع مستحدث را رقم زده است. اکنون برای پاسخ به این سئوال که آیا نظام سازی برای فقه در شرایط و بستر تمدنی جدید امکان پذیر هست یا نه، باید موضع کلان خود را در باره ام المستحدثات که مدرنیته باشد، روشن کنیم.
- اخیرا برای اولین بار از سوی حوزه بیانیه ای علیه پدیده ویرانگر خلق پول که توسط همه دولتهای پس از انقلاب صورت گرفته و در این دولت ابعاد گسترده تر و ویرانگرتری یافته است، صادر شد اما باز کمترین اشاره ای به این مساله نشده است که اساسا این پدیده غارتگر ثروت مردم با موضوع مدرنی به نام پول اعتباری عملی می شود که در دوران ما قبل مدرن به دلیل وجود پول حقیقی متشکل از طلا و نقره، اصلا امکان آن برای حکومتها وجود نداشته است.
- بنده مدرنیته را بدعتی بزرگ و تاریخی در برابر سنت تمدنی انبیا و آن را عامل انحطاط تمدنی و خلق بحران های عدیده برای طبیعت و جهان و بشر می دانم و معتقدم که اکنون فقه با شوره زاری تمدنی مواجه است که سیطره ای جدی یافته و عرصه را بر تحقق مطلوب بسیاری از احکام و نظامات دینی تنگ کرده است.
- علاوه بر مانع مدرنیته، مانعی دیگر بر سر راه تحقق نظامات خالص دینی وجود دارد که آن غیبت امام معصوم است. فقه عصر غیبت به دلیل صعوبت دسترسی به علم و یقین در اجتهاد، در فراتر از مسلمات فقهی اغلب مبتنی بر ظنون است و اساس آن بر منجزّیت و معذّریت است و نه دستیابی به احکام الله واقعی و لذا ما در تشیع، مخطئه هستیم و نه مصوبه. این امر اگر چه خللی به معذوریت و ماجوریت مجتهدان و مکلفان وارد نمی کند اما قطعا این نتیجه را در پی دارد که با نرسیدن به حکم الله واقعی در هر موردی، مصلحت و گاه مصلحتی عظیم از دست می رود. و لذا تحقق مدینه فاضله دینی جز با ظهور و حضور مبسوط الید امام معصوم عملی نیست.
تحقق تمدن و جامعه ای تراز دین و شریعتِ نفس الامری که موجب رضایت خاطر شود و بحرانها را به طور کامل حل کند، در عصر غیبت و روزگار سیطره مدرنیته مقدور جمهوری اسلامی و هیچ حکومت دینی دیگر نیست (همان گونه که تحقق اتوپیا و حل بحرانها مقدور حکومتهای سکولار نیز نبوده و نیست) و باید به اصلاحات و تحقق احکام الله در حدی نسبی و محدود و مقدور اندیشید و وعده داد و البته باید متذکر شد که همین مقدار محدود و نسبی در دنیای امروز دستاوردی بس مهم و اعجاز گونه محسوب می شود که انجام آن به حکم «المیسور لایرفع بالمعسور» و «ما لا یدرک کله لایترک کله» تکلیف است و مستلزم تلاشهای مستمر و خستگی ناپذیر.
- طرح مباحث انتزاعی فقهی و فلسفی، و کوتاهی از مقابله با ناکارآمدی های فراوان و خلاف های بیّن شرعی و عرفی ای که بعضا در نظام صورت می گیرد و اثبات قباحت آنها نیاز به هیچ اجتهادی ندارد و در زمره ضروریات دینی است و عدم برخورد با الیگارشی فاسد و رانت خوار شکل گرفته در برخی جناح های سیاسی، خطری بزرگ محسوب می شود که می تواند اصل بقای نظام را با مانع جدی مواجه کند.
- در مبانی کلامی اجتهاد ما بعضی از فقها قید کرده اند که اصلاً اجتهاد از باب اضطرار است. یعنی همین که ما به ادله اغلب ظنی مراجعه می کنیم و در فراتر از مسلمات، غرق در ظنون هستیم، نشانه اضطراری بودن مسئله است و البته این مراجعه به ظنون در فقه مبتنی بر ادله محکم و ثابت شده است. اما طبیعتا با فقه مبتنی بر ظنون نمی توان همه مصالح احکام واقعی را برای جامعه تامین کرد.
- باید افق و دورنمای ترسیمی از سوی جمهوری اسلامی برای آینده، تحقق نظامی کارآمدتر و تامین کننده نیازهای ضروری جامعه و جلب کننده رضایت اقشار گوناگون مردم با ابتنا بر مجموعه احکام اولیه و ثانویه و مصلحتی فقه و دین و استفاده از تخصص های عرفی و حتی مدرن و ضروری برای اداره جامعه پیچیده و آفت زده جدید باشد و نیز ارائه تصویری منتظر و آماده گر از انقلاب اسلامی که جامعه ایرانی و جهان را برای تحقق عدالتِ لبریز و حاکمیت و وراثت صالحان بر زمین و ظهور منجی موعود همه ادیان، مشتاق و آماده می کند.
متن کامل این مناظره را در اینجا بخوانید.