«باید اعتراف کنم؛ شرمنده ام که نسل ما گند زد».
این یک اعتراف بر علیه خود است که داریوش شایگان بر زبان رانده است؛ اعترافی بر علیه روشنفکران یک نسل که خود سردمدار آنان بوده است؛ نیک می‌دانم که کمند اندیشمندانی که حاضر شوند با چنین صراحتی خود را نقد کنند؛  و این هم کلامی دیگر از او: «مسائل دیگری برایم مطرح شده و متحول شده‌ام. خب، آدم متحول می‌شود دیگر‼️ به قول فرانسوی‌ها فقط ابلهان متحول نمی‌شوند!» .
دوستی که به دیدارش رفته بود چنین توصیفش کرد: «خیلی فیلسوفانه و از موضع اشراف بر همه چیز سخن سخن نمی گفت. بارها از تعبیر : (نمی‌دانم) بهره می‌جست؛ از خدا و از آنچه برایش مقدر و مقسوم ساخته بود بارها اظهار رضایت می‌کرد و می‌گفت: اگر قرار بر توزیع برابرِ نعمت ها بود قطعا سهم من کمتر از اینی بود که واجدش شده‌ام».
گمان می‌کنم همین چند نکته کافی باشند برای آن که حتی اگر با او اختلاف فکری دارید به احترامش بایستید و در اولین شب جمعه ی ماه رجب او را به فاتحه‌ای مهمان کنید.