نامی است که من برای اتاق پذیرائی کوچک ابوهادی در مکهی مکرمه انتخاب کرده ام؛
می پرسید چرا نام یک اتاق را سرزمین گذاشتهام؟!
پاسخش ساده است: چون تنوع افرادی که به اینجا رفت و آمد کردند در قوارهی یک سرزمین است نه یک اتاق؛
شیعه و سنی هر دو آمدند؛
سیاه و سفید هم؛
رئیس آمد مرئوس هم؛
دارا و نیازمند با هم آمدند.
شما اگر می خواهید رمز نفوذ کلمهی سید مرجع را ببینید کافی است به همین اتاق که نامش را سرزمین گذاشتم نگاه کنید؛
برای من که کم وبیش با نحلههای فکری روحانیت آشنا هستم جلوههای ویژه در این چند روز کم نبودهاند؛
همین دو سه شب قبل در دو سوی سفره درست مقابل هم دو نفر نشسته بودند که در روزگاری یکی زندانی بود و دیگری زندان بان؛
اینجا از ذو القدر عزیز هست تا رکنی گرامی؛
از مدنی تا دیباجی؛
از شیخ مهدی نجف تا مسعودی خمینی ؛
همه هستند؛
چپ، راست، این طرفی، آن طرفی…
زیر یک سقف؛
دور یک سفره؛
با هم گریه میکنند و همراه هم میخندند؛
….چیزی که نیاز مبرم امروز جهان تشیع است.
آنچه که ابوهادی بر اساس اخلاق ذاتیش انجام میدهد چیزی نیست جز همان که سید مرجع در این روزگار عمل می کند؛
تفرقه، بد گمانی و بدبینی قاتل مذهب ما است؛
کاش همه درک ابو هادی و سید مرجع را داشتیم…
با این مرام است که از حضیض عضویت یک حزب در میآئی و میشوی پدر برای همه؛
با این مسلک است که رئیس دیوان وقف سنی، اساتید دانشگاه فلوجه، مدیر امن مکه، وزیر و وکیل… و همه در کنارت احساس امنیت و آرامش می کنند؛
احساس می کنند تو از خود آنهایی … غریبه نیستی.
من اینک به خوبی میدانم چرا گروههای ارهابی تا این حد کینه سید مرجع را به دل دارند؟
چون اسلام او اسلام سلم و سلام و همزیستی مسالمتآمیز است بدون ذرهای تنزل از اصول..
و این اسلام نفس آنها را بند میآورد؛
کاش در جهان اسلام ده اتاق مثل سرزمین عجائب داشتیم و ده ابوهادی
چتری که سید مرجع بر دست گرفته آن قدر فراخ است که همه میتوانند زیرش سایه بگیرند؛
شک ندارم داروی درد امروز جامعهی ما همین است…
یا علی
(ابوهادى كنیهی جناب آقای سید جواد شهرستانی داماد و وکیل مرجع عالیقدر است).