گزارشی از آنچه که در جلسه هفتگی مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم که با موضوع «راهبردهای اصولگرایی» بیان نمودم:
همه جناح ها مخصوصا اصولگرایی باید راهبرد جدیدی به نام «اصلاح وضع موجود» را بپذیرند، که نشانه های آن در بین اصولگرایان سنتی و اصلاح طلبان سنتی دیده می شود و به نظر می رسد دهه پنجم انقلاب، دهه شکل گیری *جریان اصولگرای اصلاح طلب* مورد نظر مقام معظم رهبری است.
جریان های ارزشی و اصولگرا در قبال این آسیب ها دارای وظایفی هستند. مقصود از راهبردها، اصول جهت دهـنده و چارچوب گـذاری بـرای اندیشه ها و برنامه هـای عملیاتـی و تاکتیکی برای رسیدن به اهداف متعالی اسلام و انقلاب اسلامی اسـت.
در فرآیند برنامه ریزی،  به چهار مسئله اساسی توجه می شود: تعیین مأموریـت یـا رسالت، ترسیم اهداف و آرمانها، تدوین ارزشها و طراحـی و تدوین راهبردها در حقیقت اصول و خط مشی های کلانی هستند که بر سـطح تا کتیکی و عملیاتی برنامه ها و اقدامات اشـراف داشـته و در مسیر رسیدن به اهداف، به آنها جهت میدهند.
دو موضوع آسیب شناسی جریان اصولگرایی و اخلاق سیاسی اصولگرایی که بخشی از آسیب ها و مشکلات فکری و عملی اندیشه ناب انقلاب اسلامی را دربر می گیرد مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در آستانه دهه پنجم پیروزی انقلاب لازم است که برای برون رفت از آن آسیب ها و مشکلات راهبردها و راهکارهای عملی ارائه شود.

اگر بخواهیم برنامه ریزی راهبردی برای حرکت در مسیر متعالی انقلاب اسلامی داشته باشیم باید چند اصل موضوعه را بپذیریم.
اگر بخواهیم برنامه ریزی راهبردی برای حرکت در مسیر متعالی انقلاب اسلامی داشته باشیم باید چند اصل موضوعه را بپذیریم. باور به ضرورت انقلاب اسلامی یکی از همین اصول‌هاست و باید این اعتقاد شکل بگیرد که انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن که نقش نیابت از امام عصر(عج) را دارد، ضرورت غیر قابل انکاری است که همه هویت تاریخی مکتب اهل البیت(ع) و موجودیت اسلام واقعی در دنیای امروز بدان وابسته است.

پذیرش مسئولیت و التزام به انقلاب اسلامی اصل دیگری است که بر اساس آن، همه مردم مخصوصاً نیروهای انقلابی باید خود را صاحب این انقلاب بدانند و با تمام وجود از آن مراقبت و صیانت کنند تا هر گونه آسیب و خدشه به چهره انقلاب را متوجه خودشان بدانند.
فقدان آلترناتیو برای انقلاب اسلامی اصل سومی است که باید مد نظر داشت. همه باید این واقعیت را بپذیریم که این انقلاب و این نظام اسلامی جایگزین بهتری ندارد .
اصل چهارم، امکان اصلاح انقلاب اسلامی است. این حقیقت که انقلاب اسلامی دارای پویایی و پایایی است، مبتنی بر این اصل موضوعه است که به لحاظ نظری، امکان ذاتی، منطقی و امکان وقوعی اصلاح، حفظ و بسط انقلاب اسلامی وجود دارد.
امروز همه جناح ها مخصوصا اصولگرایی باید راهبرد جدیدی به نام» اصلاح وضع موجود » را بپذیرند و نشانه های آن در بین اصولگرایان سنتی و اصلاح طلبان سنتی دیده می شود و به نظر می رسد دهه پنجم انقلاب دهه شکل گیری جریان اصولگرای اصلاح طلب مورد نظر مقام معظم رهبری است.

با توجه به تجربه چهار دهه نظام اسلامی و مشاهده آسیب های آن،  : نمی توانیم نسبت به اصلاح وضع موجود، بی تفاوت باشیم و برای اصلاح آسیب های موجود ما نمی توانیم به گذشته برگردیم.
باید اصول و ارزش های اسلامی را به زمان خودمان بکشانیم و الاً بازگشت به گذشته ما را دچارتحجر و سلفی گری می کند.
در اصلاح انقلاب هم باید ارزش های اسلامی مبنا قرار گیرد و روش های لیبرالیستی غیر مسئولانه، دراصلاح امور کارساز نیست.
راهبردهای اصولگرایی اصلاح طلبانه در قالبی ۱۵ گانه قابل شمارش است. راهبردهای تدبیری؛ راهبردهای تولیدی؛ راهبردهای تعلیمی؛ راهبردهای تهذیبی؛ راهبردهای ترمیمی؛ راهبردهای تأمینی؛ راهبردهای تضمینی؛ راهبردهای تنظیمی، راهبردهای تقسیمی؛ راهبردهای تسریعی؛ راهبردهای ترفیعی؛ راهبردهای تکمیلی؛ راهبردهای تسهیلی؛ راهبردهای تدوینی و راهبردهای اعتمادساز از جمله آنهاست.
هر کدام از این راهبردهای کلان شامل طیفی از راهبردهای خرد هستند که بر اساس آموزه های اسلامی و متناسب با زمینه ها و شرایط دهه چهارم و پنجم انقلاب اسلامی، تعریف و مطرح خواهند شد.
ما اولاً باور داریم به همۀ اصول و ارزش‌های اسلام و ارزشهایی که انقلاب اسلامی برای ما ایجاد کرده است. ما به نظام ولایت فقیه باور داریم و عدالت، دین، معنویت و اخلاق، اصول ما هستند. کار امر به معروف و نهی از منکر هم این است که این‎ها را ایجاد و حفظ کرده و گسترش می‌دهد.
امر به معروف مولد معروف است و در جامعه ما متاسفانه معروف ها کم رنگ و مبهم و حتی در مواردی به منکر تبدیل شده است. بااین اوصاف چه کسی باید اینها را بازسازی، بازآفرینی، تولید، افزایش و شرح بدهد؟
حوزه علمیه، فقها، مجتهدین و علماء، وظیفه اینها این است که در جامعه ارزش تولید کنند. یک عده‎ای موظف هستند آن را حفظ کنند و یک عده ای هم گسترش دهند.
جریان اصولگرایی که مدعی حراست از اصول انقلاب اسلامی است باید در خط مقدم راهبرد حفظ ارزش ها باشد. اصولگرایی تنها در ایام انتخابات شورای شهر و مجلس و ریاست جمهوری و… نیست. فقط سیاسی هم نیست. متاسفانه جریان اصولگرایی، راهبرد اساسی اصلاح جامعه اسلامی یعنی امر به معروف و نهی از منکر را فراموش کرده است.
با توجه به فلسفه جلوگیری از انحرافات و مفاسد و کنترل آسیب‎ها، یکی از مهم ترین فلسفه‌های امر به معروف و نهی از منکر، نصیحت، ارشاد، نقد و خیرخواهی حاکمان جامعه است. چون یکی از چیزهایی که در روایات متعدد به ما می‌گوید «النصیحة الائمة المسلمین» است که امروز تعطیل شده است.

اگر بخواهیم به نقاط ضعف و قوت درون جریان انقلابی بپردازیم، نقاط ضعف و قوتی در کنار امتیازاتی مشاهده می شود که جای دیگر نیست و همین پایبندی به یک سری اصول، اخلاقیات، اعتقادات، باورها و مسائل تکلیفی، از نقطه قوت‌های ماست.

باید پذیرفت که یک سری نقطه ضعف‏‎ها هم داریم و این تشتتی که در درون جریان وجود دارد و بی اعتمادی که ایجاد شده در کنار بی برنامگی و خود‎رأیی که معمولاً هر جریان فکری، فقط حرف خودش را قبول دارد و انحصارطلبی که احیاناً دیده می‎شود، نقاط ضعفی است که وجود دارد.
تهدیدات بیرونی مانند مشکلات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی وجود دارند که این تهدیدها شکننده هستند و چون انقلاب اسلامی متکی به مقبولیت اجتماعی و افکار عمومی است، اگر نتوانیم افکار عمومی را اقناع کنیم که دولت اقتدار دارد و نظام می‎تواند مشکل خود را حل کند، باعث تضعیف مقبولیت اجتماعی می شود و این تهدید است.
ما با همه مشکلاتمان، با همه گرفتاری‎های اقتصادی، هنوز در مقابل ابرقدرت‎ها ایستادیم. هنوز حرف اول ابرقدرت‎ها یعنی پنج کشور اول اروپا به اضافه آمریکا و اسرائیل، راجع به ماست. درست است که تهدید می‎کنند ولی برای ما فرصت است. یعنی ما هنوز قدرتمندیم، زنده‎ایم و فعال. ما هنوز در سطح ابرقدرت‎ها حضور و ظهور داریم. این‏ها فرصت‎هایی است که باید تقویت شوند و به مردم روحیه بدهند.
با توجه به ضرب المثل عربی «کثیرالرماد» که به خانه پرمیهمان و پرخرج اشاره دارد، کسی که می‎خواهد بزرگی کند باید خرج کند. تعارف هم ندارد. شمایی که می‎خواهید انقلاب صادر کنید، مقابل امریکا و اسرائیل بایستید و بِرند مقابله با استکبار به اسم شما باشد باید در مقابل طبق قانون اساسی از مستضعفین هم حمایت کنید، باید هزینه آن را هم بدهید.