در این نشست آقایان دکتر احمد واعظی، دکتر داریوش رحمانیان، دکتر محمود حکمتنیا، دکتر علی بیات، اینجانب و دکتر عادل پیغامی به ترتیب به ارائه مقاله مقاله پرداختند.
دبیری جلسه را آقای دکتر حبیبالله بابایی بر عهده داشتند و پرسش اصلی نشست را بررسی عقبه و جایگاه عدالت در تجربه تاریخی ما مسلمانان معرفی کردند. مقالههای آقایان دکتر واعظی با موضوع»عدالت در تاریخ فقه اسلامی با تمرکز بر فقه امامیه»، دکتر حکمتنیا با موضوع «تحولات در مسأله کانونی عدالت» و دکتر عادل پیغامی با موضوع » گونه شناسی تلازم و ترابط تاریخ و عدالت پژوهی» با رویکرد فلسفی و مقالههای آقایان دکتر رحمانیان با موضوع «عدالت ابزاری»، و دکتر بیات با موضوع «ملاحظاتی چند در باب عدالت اجتماعی در تاریخ اسلام» و اینجانب با عنوان «رفاهگستری به مثابه عدالتخواهی در تاریخ اسلام؛ بررسی موردی سیاستهای اصلاحی غازان خان» با رویکردی تاریخی ارائه شد.
در این تصویر از راست به چپ آقایان دکتر رحمانیان، دکتر واعظی، یکی از شرکت کنندگان، دکتر بابایی، اینجانب و دکتر پیغامی دیده میشوند:
و در این تصویر هم از راست به چپ آقایان دکتر بابایی، اینجانب، دکتر پیغامی و دکتر بیات حضور دارند:
متن سخنرانی حقیر چنین است:
رفاهگستری به مثابه عدالتخواهی در تاریخ اسلام؛ بررسی موردی سیاستهای اصلاحی غازان خان
مقولهای به نام رفاه Welfare و رفاه اجتماعی Social Welfare امروزه جایگاهی مهم در صحنة سیاست، سیاست اجتماعی و اقتصاد دارد و اکنون نه به عنوان یک اقدام نمایشی و یا حاشیهای بلکه به عنوان گامی برای برطرف کردن نابرابریها و بیعدالتیها و نه به عنوان راهی برای توسعهیافتگی بلکه مصداقی از توسعهیافتگی به آن نگریسته میشود. در نگاهی کلی و کاربردی و بدور از تأملات نظری، رفاه اجتماعی را میتوان مفهومی گستردهتر از مفاهیمی چون بهزیستی، امدادگری، فسادستیزی و خدمات اجتماعی و اینگونه تعریف کرد: مجموعهای از قوانین، تصمیمها، برنامهها و اقدامات یک فرد یا نهاد اجتماعی برای کاهش مشکلات مادی و معنوی دست کم یک گروه اجتماعی و یا ساکنان یک منطقه.
مفهوم رفاه تقریبا در همة نظریهها و رویکردهای گوناگونی در بارة آن وجود دارد با مقوله عدالت گره خورده است، از این رو میتوان گفت پرسش از اندازه و چگونگی رفاهگستری در برشهای مختلف تاریخی در حقیقت پرسش از اندازه و چگونگی عدالتورزی است. روشن است که واکاوی عدالت در بستر تاریخ زمینهها و قلمروهای دیگری هم دارد که شاید نهاد دادرسی و نظام قضایی مهمترین آنهاست. در نظام قضایی مسائل مختلفی مانند قوانین، فرایندها، ویژگیها، سیاستگذران، تصمیمگیرندگان، تشکیلات، ارکان، ردهها و فضاهای قضائی مورد بررسی قرار میگیرد. شاید قلمرو سومی هم بتوان در سطح کلان برای بررسی عدالت در گستره تاریخ جستجو کرد و آن شعارهای صریح عدالتخواهی و بازتاب آن در رفتارهاست؛ مانند آن چه در سیرة امیرالمؤمنین علی علیه السلام مشاهده میشود.
دو رویکرد کلی ولی در همتنیده در رفاه اجتماعی وجود دارد که توجه به آن، فهم تاریخی این مقوله مهم را آسانتر میسازد:
- کاهش دردها و مشکلات ـ این رویکرد که پیشینة تاریخی بیشتری دارد رفاه اجتماعی را در کوشش برای کاهش دردها، آسیبها و نگرانیها در حیطههایی از این دست تصویر میکند: مانند بیماریها، ناتواناییهای جسمی و روحی، انواع فساد به ویژه فسادهای دیوانی، مالیاتهای سنگین، ناامنیهای مرتبط با زندگی روزمره که اصطلاحا امنیت اجتماعی خوانده میشود، مانند امنیت شغلی و امنیت اقتصادی (مثلا ممانعت دولت از ضرب سکه مغشوش)
- ایجاد و یا تقویت بهرهمندیها ـ این رویکرد نیز به اقدمات ایجابی و کوشش برای ایجاد و تقویت برخورداری از حیطههایی از این دست ترسیم میکند: غذای مناسب، لباس مناسب، مسکن مناسب، امنیت (در برابر راهزنان)، آموزش، کار و درآمد، بهداشت و سلامت، حفظ محیط زیست، تسهیلات آمد و شد شهری و بینشهری، و پر کردن اوقات فراغ به شکل مناسب.
قلمروها و مؤلفههای رفاه اجتماعی بر حسب مبانی و نظریهها و چشماندازهای مختلف به گونههای مختلفی گزارش شده است، اما در نگاهی متمایل به نگاه مورخان، گسترههای رفاهپژوهی را به عنوان یک کلانطرح تاریخی میتوان اینگونه برشمرد:
الف. مجریان رفاه اجتماعی
متولیان رفاه اجتماعی در تاریخ گاه دولتها (شخصیتهای حقوقی) بودهاند و گاه دولتمردان (شخصیتهای حقیقی) و گاه نهادهای غیرحکومتی مانند دیوان نقابت و بیمه و گاه حتی افراد و اشخاص. در گسترة تمدن اسلامی، آموزة دینی مسؤول شمردن همگان در برابر کاستیهای اجتماعی در این تنوع بیتأثیر نبوده است و همین امر در گره خوردن مسأله رفاه اجتماعی با تاریخ اجتماعی نقش دارد.
ب. بهرهگیران از رفاه اجتماعی
مخاطبان و مشمولان رفاه اجتماعی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: آسیبدیدگان اجتماعی که به صورت موقت نیاز به برخورداریها و حمایتها دارند مانند زلزلهزدگان و سیلزدگان و کسانی که همواره و یا در یک بازه زمانی طولانی نیازمند بهرهگیری هستند، مانند سالمندان، ملعولان، کودکان بیسرپرست و یا به دلیل منزلت اجتماعی خود از این امکانات بهره میبردهاند مانند سادات و علما.
ج. نهادهای رفاه اجتماعی
در این حیطه تاریخ نهادهای رفاه اجتماعی مانند نقابت، دار السیاده، دار الایتام، دار المجانین، مؤسسات خیریه، بیمه، مراکز درمانی خیریه، هلال احمر، مرکز اهدای خون مورد بررسی قرار میگیرد.
د. قوانین و مقررات
واکاوی مدلولهای ناظر به رفاه اجتماعی در قانوننامهها (قانون حمورابی) و دیننامهها (اوستا و تورات و انجیل) و اندرزنامهها و متون اخلاقی، بخشنامهها و مقررات، معاهدات، وقفنامهها و وصیتنامهها و دیگر اسناد بخشی دیگر از رفاهپژوهی تاریخی به شمار میرود.
هـ . بررسیهای تحلیلی
حیطهای دیگر از رفاهپژوهی را بررسیهای تحلیلی مبتنی بر اطلاعات گردآوری شده در حیطههای پیشین تشکیل میدهد، مانند بررسی سیر تحول و بررسیهای مقایسهای، پیامدهای تلاقی تمدنی شرق با غرب و آفات و آسیبهای رفاهگستری؛ مانند سوء استفادهها، ترویج تنآسایی و بیکارگی.
به نظر میرسد این نگاه تاریخی به مسأله رفاه که طبعا یک نگاه اولیه و لذا نیازمند تکمیل است، پوشهای بزرگ برای واکاوی عدالت در گسترة تاریخ میگشاید که البته با تاریخ اجتماعی قرابت بیشتری دارد.
نمونه مورد بررسی در اینجا مجموعه سیاستهای اعمال شده از سوی غازان خان فرزند ارغون (ارغون پسر آباقاخان پسر هلاکو) هفتمین پادشاه ایلخانی است که از سال ۶۹۵ ق. / ۱۲۹۵ م. تا ۷۰۳ ق. / ۱۳۰۴ م. حکم راند. وی در مدت حکومت کوتاه مدت خود دو نوبت سیاستهای رفاهی اعمال کرد، یکی در آغاز حکومت خود که امیر نوروز فرماندهی سپاه و صدر جهان وزارت او را عهدهدار بودند، وی در این دوره با وام گرفتن از ثروتمندان و ملزم کردن مغولان به اجرای آداب دینی مسلمانان، گامهایی در مسیر گسترش رفاه برداشت و نوبت دیگر از سال ۶۹۷ ق. و پس از قدرت یافتن خواجه رشیدالدین فضل الله و احتمالا با همفکری علیشاه جیلانی و یا سعدالدین ساوجی. وی در نوبت دوم دست به یک سلسله اقدامات اصلاحی گسترده زد که هر چند نپایید ولی با مفهومی که از رفاه بیان شد، نمونهای شایسته بررسی را در یازده بند از خود به یادگار گذاشت:
- اصلاح قانون عایدات فارس: به غیر از فرع یک دهم چیزی برای عمله و کسبه (کتبه ؟) و یا بر سبیل حق السعی برای محصلان و مؤونات و عوارضات، قسمات، کم و زیاد گرفته نشود. تسعیر ممنوع شود و مالیاتهای نقدی بر پایه قسط بندی و مالیات غلات در موقع درو و محصولبرداری به صورت جنسی دریافت شود. از دریافت تقدمه و استسلاف پرهیز شود و در زمان خشکسالی مردم از پرداخت مالیات معاف شوند.
- رسیدگی به اراضی اینجو
- اصلاح نظام مالی و مالیاتی
- اصلاح فساد ایلچیان که به عنوان امور دولتی و رساندن اخبار شهرها این سو و آن سو میرفتند
- صدور یرلیغ ممنوعیت منفعت دادن پول
- گردآوری سکههای مغشوش و ضرب سکه واحد
- مقابله جدی با راهزنان
- لغو یا کاهش دو نوع مالیات قُبجُر (مواشی و به هر حال مازاد بر سرانه منظم بود که البته تغییر مفهومی هم داشته) و قلان (سرانه؛ در یرلیغ غازان برای واگذاری اقطاعات به سپاه مغول اصطلان قلان آمده، و به احتمال زیاد مالیاتی بوده که بر مردم مغلوب وضع میشده است، اما معنی عوارضات (مالیاتهای اتفاقی) نیز میدهد) و باقی ماندن تمغا (تجاری)
- حکم به الزام نکردن به ارتکاب فحشا و عدم ممانعت از ترک خرابات از سوی آنها
- محدود کردن مهریه تا نوزده و نیم دینار
- اصلاح نظام قضاء