کتاب «تاریخ اجتماعی شیعه؛ سیری در مؤلفههای سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام و شیعیان»، نوشته آقای سیدمحمدمهدی موسوینیا هفته گذشته از سوی مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) منتشر شد.
این کتاب ارزشمند که متن ویراسته و همراه با افزودههای بسیار پایاننامه کارشناسی ارشد مؤلف محترم است، در حقیقت نخستین کتاب از یک سلسله پژوهشها در باره تاریخ اجتماعی شیعیان به شمار میرود که امید است به تدریج به انجام رسد و جامه نشر بر تن کند.
مقدمهای که در تاریخ ۱۳۹۵/۱/۱۴ بر این کتاب نوشتهام و در کتاب حاضر با تغییراتی منتشر شده، چنین است:
وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ آیاتٍ مُبَیِّناتٍ وَ مَثَلاً مِنَ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقینَ (نور، ۳۴)
نمونههای به یادگار مانده از پیشینیان، اگر به دیده ژرف نگریسته شود، همسان نشانههای روشنگر و پندهای ویژه پرواپیشگان در شمار فرستادههایی از سوی آفریدگار قرار میگیرند. آنان که پیش از ما میزیستند تنها زمامداران نبودند، بل لایهها و ردههایی گونهگون از مردمان را در بین آنها میتوان یافت. پس اگر بناست تاریخ در جایگاه آموزگار نشیند، سزاست درسهای آن را تنها در زندگی زمامداران نجست، بل برای درسآموزی باید از کاخ پادشاهان برون آمد و پای در کوچه و بازار نهاد. اگر این برداشت از سخن وحی در سی و چهارمین آیه سوره نور، بهرهای از درستی داشته باشد، میتوان آن را دریچهای به سوی آن چه امروزه تاریخ اجتماعی نامیده میشود شمرد. این حوزه مطالعاتی نوپدید گسترشی بالنده در دهههای اخیر در جهان و در سالهای اخیر در ایران داشته است و اکنون باید پیشانی شکر به آستان الهی سایید که ارمغانی نو در این زمینه به خانواده بزرگ تاریخ کشور پیشکش میشود.
اثر پیش روی پیکره یک پایاننامه کارشناسی ارشد است که جامه کتاب بر تن کرده است. انگیزه نگارش این پایاننامه در درس «تاریخ اجتماعی شیعیان» در دوره سطح سه تاریخ اهل بیت علیهم السلام در مؤسسه آموزش عالی امام رضا علیه السلام (وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی) در ذهن نویسنده محترم شکل گرفت و در فضای دروس دوره کارشناسی ارشد رشته تاریخ اسلام دانشگاه باقر العلوم علیه السلام قوام یافت و در سال ۱۳۹۲ش. در قالب پایاننامهای با عنوان «تاریخ اجتماعی شیعه در الکافی» به انجام رسید.
موضوع مصوب برای پایاننامه از نظر قلمرو منابع، منحصر به جامع حدیثی الکافی اثر مرحوم کلینی (۳۲۸ق.) بود ولی همت بلند دانشجوی محترم او را از این قید رهانید و با مراجعه به دیگر منابع تاریخی و حدیثی اثر خود را به شکلی کمالیافتهتر از آن چه انتظار میرفت عرضه کرد.
از خاطر نمیبرم که استاد محترم داور در جلسه دفاعیه با دور از ذهن شمردن این حجم کار روشمند از سوی یک دانشجو آن هم در مقطع کارشناسی ارشد شائبه رونویسی از کتاب پرشمار مفاتیح الحیات اثر حکیم متأله حضرت آیتالله آقای جوادی آملی (چاپ نخست در سال ۱۳۹۱ش.) را مطرح ساخت و حقیر که در مقام استاد راهنما از ابتدا در جریان نگارش پایاننامه بودم شهادت دادم که ساماندهی و تألیف بخش عمده این پایاننامه پیش از انتشار آن کتاب فراهم آمده است. البته بر پژوهشگران تاریخ تفاوت این دو اثر از نظر هدف، زاویه ورود به بحث و روششناسی روشن است. این کتاب به جای آن که یک کتاب راهنما در قالب گزارههای هنجاری برای زیست دیندارانه در زمان حاضر باشد، گزارشی است در قالب گزارههای اخباری از زندگی دینداران در زمان گذشته.
در همین جا سزاست بدین نکته نیز اشارتی رود که از جمله ویژگیهای مثبت این اثر بهره تاریخی بردن از تعداد بسیار زیادی حدیث است. وقتی «حدیث» به عنوان یک گزاره تاریخی مورد استناد یک تاریخپژوه قرار میگیرد، آن چه اهمیت مییابد ارزش و میزان واقعنمایی آن و آینه واقعیات شدن آن است که با مسأله صحت صدور و نوع دلالت که دغدغه اصلی حدیثپژوهان است تفاوت دارد، هر چند همپوشانیهایی نیز با آن دارد. از نظر تاریخپژوه حتی یک حدیث صد در صد جعلی که هیچ اعتبار حدیثشناختی و در نتیجه فقهی ندارد میتواند در بردارنده آگاهیهای سودمندی تاریخی باشد، به عنوان مثال اگر بر خلاف مسلمات دینی حدیثی در جواز استفاده از پوست خوک در لباس نمازگزار وجود داشته باشد، این حدیث از نگاه یک حدیثشناس نه به راستی از معصوم علیه السلام صادر شده است و نه مدلول آن شایسته اعتناست ولی همین حدیث از نظر یک تاریخپژوه دارای چندین دلالت تاریخی قابل اعتماد است، از جمله این که: در زمان جعل این حدیث صنعت دباغی پوست خوک وجود داشته است و نیز در محیطهای زندگی مسلمانان دسترسی به خوک و یا پوست خوک وجود داشته است، و نیز افرادی بودهاند که برای جواز استفاده از پوست خوک انگیزه جعل حدیث داشتهاند، و یا جاعلان حدیث حتی بر خلاف مسلمات دینی از سر غفلت یا جسارت حدیث جعل میکردهاند. این گونه دلالتهای احادیث وقتی از منظر زیست اجتماعی مورد توجه قرار گیرد بسیار گسترده و فراوان است. بنا بر این نقد تاریخ اجتماعیِ برگرفته از احادیث بر اساس معیارهای حدیثشناسی مانند جواز استفاده یا عدم استفاده از خبر واحد و یا ابهام در مؤلف واقعی یک کتاب مثلا روضه کافی در واقع نقد یافته. های یک علم با معیارهای یک علم دیگر است که نزد ارباب علم پذیرفته نیست.
کتاب حاضر محورهای زیر را در یازده فصل با باریکبینی و دقتی ستودنی مورد بررسی قرار داده است: کنشهای شخصی شیعیان، کنشهای شیعیان در تعامل با مردم و محیط زیست، معاشرت عمومی، معاشرت با گروههای خاص، تعامل با اهل بیت علیهم السلام، تعامل با پیروان دیگر ادیان و مذاهب، تعامل با محیط زیست، نظام کار و معیشت، تعامل با جهان غیر مادی، مناسک و عبادات. هر یک از محورها خود به محورهای فرعی تقسیم شده است. به عنوان نمونه، حوزه کنشهای شخصی شیعیان، خود شامل پنج محور فرعی تغذیه، پوشاک، بهداشت و سلامت، مسکن و سرانجام تفریح و اوقات فراغ میشود. این محورها نیز باز دربردارنده محورهای فرعیتر هستند.
بیتردید این نگاه گسترده به زندگی اجتماعی شیعیان در سدههای نخست هجری کاری است کمسابقه.
نویسنده کتاب آقای سیدمحمدمهدی موسوینیا دانشآموخته متدین، متخلق، مؤدب، درسخوان، سختکوش و خوشآینده دانشگاه باقر العلوم علیه السلام و همزمان طلبه حوزة علمیه قم است.
او و دوستان آشنا و ناآشنای همترازش از جمله دستاوردهای امیدبخش حوزخ علمیه در زمانه پرهیاهویی هستند که برخی مایلند علم به کنار رانده شود و صداهای بلند میدانداری کنند. اگر این رویشهای امیدوار کننده نبود، پارهای ریزشهای علمی و لغزشهای اخلاقی بذر نومیدی بر دل میافشاند. کامیابی و بالندگی این نسل نورسته دیندار و خردگرا و دردمند را با همه وجود از خداوند متعال درخواست دارم.
محی الدین کافیجی (۸۷۹ ق.) در بخش دوم از کتاب پرآوازه المختصر فی علم التاریخ (صص ۷۴ – ۷۵) انسانها را به سه دسته بالا، میانه و پایین تقسیم میکند و پیامبران را در طبقه برتر قرار میدهد و طبقه میانی را ویژه اولیاء و مجتهدان و نیکوکاران میسازد و طبقه فروتر را از آن دیگران. وی انحصار طبقات اجتماعی به این سه دسته را امری تقریباً بدیهی میشمرد که با اندک اندیشه و درنگی درستی آن آشکار میشود. از نظر او این سه طبقه و اجزای آن اجمالاً شناخته شده است ولی آگاهی از جزییات هر یک از اجزای این سه طبقه و تاریخنگاری آن کاری است در غایت دشواری که جز با جانفشانی لمْ تَکُونُواْ بَالِغِیهِ إِلاَّ بِشِقِّ الأَنفُسِ (نحل، ۷) به دست نمیآید. تاریخنگاری اجتماعی به هر اندازه که از زمان حال فاصله میگیرد مصداق این سخن اوست. آثاری همچون کتاب پیشِ رو را باید آثاری پیشرو برای شناخت زندگی تودههای شیعیان شمرد که با تحمل دشواری نگاشته شدهاند ولی راه را برای پژوهشهای بعدی هموار کردهاند.
کتاب «تاریخ اجتماعی شیعه؛ سیری در مؤلفههای سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام و شیعیان»