عصر روز پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۸ به همراه آقایان دکتر محمدرضا بهمنی و احسان زرانی فرصتی دست داد تا از نمایشگاه «حقیقت محتمل» در گالری ویستا در خیابان میرعماد تهران بازدید داشته باشم. در این نمایشگاه آثار شش تن از هنرمندان داخلی و سه تن از هنرمندان خارجی با موضوع «قدرت و هویت اجتماعی» در قالب فیلم، چند نوع ویدئو، آثار حجمی، چیدمان، چند نوع نقاشی، عکس و یا ترکیبی از اینها به نمایش گذاشته شده است.
نمایشگاه کار خود را از اول شهریور ۱۳۹۸ آغاز کرده و تا ۱۵ شهریور هم برپاست.
ایده این نمایشگاه و تبیین موضوع آن و هماهنگی با هنرمندان و گزینش آثار آنان و تصمیمگیری برای چگونگی به نمایش گذاشتن آنها و تدوین متن معرفی نمایشگاه را سرکار خانم آسیه سلیمیان بر عهده داشتهاند. کسی که این نقش را ایفا میکند کیوریتور Curator نامیده میشود که شاید مناسبترین برابر فارسی آن «نمایشگاهگردان» (آن گونه که خانم سلیمیان بیان کردند) باشد.
خانم سلیمیان که خود در نمایشگاه حضور داشتند با حوصله و اشتیاق و روی گشاده،به خوبی برای توضیح در باره اهداف کل نمایشگاه و یکایک آثار آن وقت گذاشتند.
آن چه مرا به تماشای این نمایشگاه با وجود فشردگی برنامههای آخر هفته گذشته برانگیخت دو چیز بود: تمایل به آگاهی از چگونگی کاربست هنر معاصر برای بیان مفاهیمی انتزاعی همچون هویت و مهمتر از آن تمایل به دانستن چرایی پرداختن برخی از هنرمندانمان به موضوعاتی از این دست.
پاسخ پرسش اول در باره چگونگی کاربست هنر برای مفاهیمی از این دست به خوبی از توضیحات خانم سلیمیان قابل دریافت بود. شاید در یک عبارت کوتاه پیام اصلی این نمایشگاه هشدار دادن به مخاطب در باره توان بالای رسانههای جدید برای برساختن واقعیتهای خودساخته و چیره ساختن آن بر هویتهای فردی و اجتماعی (در برابر هویت جمعی) است؛ پیامی که پیش از این افرادی چون نیل پستمن در باره تلویزیون و دیگران در باره رسانههای جدید دیجیتال آن را با زبانهای گوناگون بیان کردهاند ولی نمایش هنری آن، دست کم برای امثال بنده در ایران تازگی داشت.
خانم سلیمیان در یادداشت معرفی نمایشگاه در این باره چنین نوشتهاند:
«… رسانهها تجسم امور پنهان، باورها، ایدئولوژیها و گفتمانها هستند. با ظاهر فریبندهی «انتخاب آزاد»، اما رسانه به قصد حفاظت از ساختار قدرت، فعالیتهایش را پوشیده نگاه میدارد یا ارزشها و ساختارهای بنیادین را پنهان میسازد. در واقع باید گفت رسانهها بر خلاف تصور رایج، آینهی واقعیت نیستند، بلکه بر آفرینش اجتماعی واقعیت تأثیر میگذارند. از آنجا که رسانهها جامعترین بنیان تولید، بازتولید و اطلاعرسانی در جهان جدیدند، میتوان درونمایه آنها را منبع قدرتمندی در باره جهان اجتماعی دانست.
… هنرمندان این نمایشگاه در آثار خود به بررسی ابعاد گسترش و پیشرفت نفوذ رسانهای در جامعه و هویت اجتماعی افراد میپردازند. »
پاسخ پرسش دوم در باره چرایی پرداختن هنرمندان عزیزمان به این موضوع نیز که خانم سلیمیان به روشنی به آن پرداختند، میتواند دربردارنده پیامی بلند و رسا و اندیشهبرانگیز برای بسیاری از ما باشد.
چرایی شکلگیری موضوع نمایشگاه تا برپایی آن به تهدیدهای اخیر ترامپ و نگرانی این هنرمندان از آسیب دیدن کشور عزیزمان برمیگردد. این هنرمندان کوشیدهاند سهم خود را برای رویارویی با این تهدید ادا کنند، آنها توان خود را به کار بستهاند تا نشان دهند اصولا افرادی بیمایه چون ترامپ چرا و در چه فرایندی میتوانند بر مسند حکمرانی امریکا تکیه زنند. این توضیحات برای یک طلبه، که شاید بر خلاف انتظار پا به گالری گذاشته بود ساخته و پرداخته نشد. این موضوع در بروشور معرفی نمایشگاه هم که تاریخ اردیبهشت ۹۸ را دارد آمده است:
» … با ظهور رسانه و شبکههای اجتماعی، موتور محرک پوپولیسم توان و زمان استفاده از این ابزار نوین را برای دستیابی به اهدافش به سرعت به چنگ آورد. چنان که تیم تبلیغاتی پدیدهای چون ترامپ در فضای مجازی با جمعآوری اطلاعات کلانی در باره رأیدهندگان، توانست با هدف گرفتن هویتهای اجتماعی گروههای کوچک، پیغامهای منحصر به فرد و مشخص برای آنها ارسال کند تا این احساس را به آنها بدهد که حضورشان سبب پیروزی آرای و عقایدشان در تصمیمگیریهای کلان ملی و جهانی خواهد شد. …»
پاسخ این دو پرسش که به کوتاهی گزارش شد، به اندازه کافی برای همه ما دربردارنده درسهایی برای آموختن است. آقای رحیمی که دو تابلوی نقاشی او هم در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده است و در بخش پایانی بازدید ما در گالری حضور یافت با اظهار علاقه به بازدید هر چه بیشتر طلبهها و روحانیان از اینگونه آثار هنری گفت من میخواهم بگویم ما کشورمان را دوست داریم و نسبت به نظام موضع نداریم. به گمان من این جمله پیام اصلی نمایشگاه بود.
این جمله بر خلاف موضوع نمایشگاه حقیقت محتمل نیست، حقیقت محض است، واقعیت عینی است و هیچ احتمال خطایی در آن راه ندارد. پاسخ کوتاه حقیر هم این بود که تنه اصلی طلبههای قم هم نسبت به شما هنرمندان عزیز موضع ندارند و صد افسوس کسانی که صدای بلند دارند، همچون رسانههای دیجیتال جدید واقعیتهای برساخته خود را از دین و اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام و حوزههای علمیه و نظام جمهوری اسلامی مطابق کلیشههای خود به نمایش گذاشتهاند و بر جامعه ما میرود آن چه میرود.
شیرینی همصحبتی با این هنرمندان خوشذوق، دردآشنا و کاربلد و توجه یافتن به توانمندی و آمادگی آنها برای بازتولید ارزشها و آه حسرت کشیدن برای فرصتهایی که از دست میرود و سنگینی وظیفهای که همه ما برای برونرفت از این وضعیت داریم آوردههای به یادماندنی حدود دو ساعت زمانی بود که در این گالری بر ما گذشت. باید قدر استعدادهای بزرگی را که در عمق دل ایران را دوست دارند و در برابر همه ارزشهای موردپسند ایرانیان افتادگی دارند دانست.