در یادداشت مربوط به ایام شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام، سخنی از آن حضرت در باره جُوَیریَه بن مُسهِر عَبدی به نقل از ابن‌ابی‌الحدید آورده شد که در آن حضرت، جویره را با تعبیر لا أباً لک خطاب کرده است. این تعبیر در یادداشت بنده اینگونه ترجمه شده بود: تو که نیاز به کسی نداری…

قال إسماعیل بن أبان فحدثنی الصباح عن مسلم عن حبة العرنی قال سرنا مع علی ع یوما فالتفت فإذا جویریة خلفه بعیدا فناداه یا جویریة الحق بی‌لا أبا لک أ لا تعلم أنی أهواک و أحبک…

اسماعیل بن ابان گفت که صباح از مسلم و او از حَبّه عُرَنی برایم چنین گفت که روزی با علی علیه السلام به راهی می‌رفتیم، ناگاه جویریه را دید که با فاصله‌ای زیاد پشت سر اوست، صدایش زد که: جویره! به من بپیوند، تو که نیاز به کسی نداری، مگر نمی‌دانی دلم تو را می‌خواهد و دوستت دارم، …

برای پاسخ به این پرسش که آیا این ترجمه درست است و یا برای منزه نگاه داشتن ساحت قدسی امیرالمؤمنین به گونه‌ای متفاوت با متن اصلی ترجمه شده است، توضیح زیر لازم به نظر می‌رسد:

جمله «لا أبَ لک» و یا «لا أباً لک» که تعبیری تقریبا پرکاربرد در زبان عربی کهن و حتی در سخن معصومان علیهم السلام است، می‌تواند یک جمله خبری باشد و یا یک جمله انشائی و دعایی. اگر آن را یک جمله خبری بدانیم ترجمه تحت اللفظی آن چنین است: ایکسی که پدر نداری. در این حالت، این عبارت به دو معنی سلبی می‌تواند گرفته شود: ایکسی که پدرت مشخص نیست، یعنی طعنه به پاکدامنی مادر این فرد زده می‌شود و یا‌ایکسی که پدر خود را زود از دست داده‌ای و بدون تربیت پدر بزرگ شده‌ای که طعنه به بی‌ادبی آن فرد قلمداد می‌شود؛ و اگر آن را یک جمله انشائی بدانیم، ترجمه تحت اللفظی آن چنین می‌شود: ایکسی که آرزو می‌رود پدر خود را از دست بدهی.

ابراز محبت صریح امیرالمؤمنین به جویریه با آن عبارت رشک برانگیز «أنی أهواک و أحبک» با هیچیک از این برداشتها سازگار نیست و به نظر می‌رسد باید به دنبال معنی دیگری برای این تعبیر گشت.

محمد بن احمد ازهری (۳۷۰ ق.) در نقد کسانی که این عبارت را به معنای دعای حقیقی آن می‌دانند، پس از ذکر چند مثال تصریح می‌کند که عرب‌ها وقتی می‌گویند «لا أمَّ لک» و «لا أبَ لک»، از آن معنی «لِلَّه دَرُّک» اراده می‌کنند. لله درک یعنی کارهای نیک تو برای خدا باد. (تهذیب اللغه، ج ۱۴، ص ۱۹۵) ازهری در جایی دیگر تصریح می‌کند که تعبیر «لا أمّ لک» گاه در حالت غضب و برای سرزنش به کار می‌رود ولی در کاربرد «لا أب لک» هیچگاه سرزنش و نکوهشی نهفته نیست. (تهذیب اللغه، ج ۱۵، ص ۴۶۰)

همچنین صاحب بن عباد (۳۷۴ یا ۳۷۵ ق.) وزیر پرآوازه آل‌بویه این تعبیر را یک ضرب المثل برای مدح و به معنای  لا کافِیَ لکَ غَیْرُ نَفْسِک (ای کسی که هیچ کفایت‌کننده‌ای برای تو به جز خودت وجود ندارد) دانسته است (المحیط فی اللغه، ج ۱۰، ص ۴۴۹). این همان معنایی است که حقیر هم در ترجمه سخن امیرالمؤمنین علی علیه السلام از آن بهره برده‌ام.

جوهری (متوفای بین ۳۹۳ تا ۴۰۰ ق.) در کتاب الصحاح (ج ۶، ص ۲۲۶۱) و ابن سیده (۴۵۸ ق.) در کتاب المحکم و المحیط الاعظم (ج ۱۰، ص ۵۶۵) هم این تعبیر را ویژه ابراز مدح و ستایش شمرده‌اند. ابن اثیر (۶۰۶ ق.) هم در النهایه فی غریب الحدیث و الأثر (ج ۱، ص ۱۹) بیشترین کاربرد این تعبیر را برای مدح و به همان معنای لاکافی لک غیر نفسک و یا به معنای لله درّک برای تشویق به سخت‌کوشی می‌داند، ولی از نظر او این عبارت گاه در مقام مذمت و نکوهش و یا شگفتی و دور کردن چشم زخم هم به کار رفته است.

ظاهرا صبحی صالح (۱۴۰۷ ق.) بر اساس همین منابع واژه‌شناختی، در یادداشتهای خود بر نهج البلاغه (ص ۵۸۵) ذیل عبارت «ویل امّه» (در خطبه ۷۱) توضیح می‌دهد که این کلمه‌ای برای بزرگداشت در مقام ستایش است هر چند در اصل برای ضد این معنی وضع شده است، سپس آن را همانند حالتی می‌داند که در حال بزرگداشت یک نفر به او «لا ابا لک» گفته می‌شود.

بنا بر این در نگاهی کلی و مستند به منابعی که اشاره شد، ترجمه لفظ به لفظ عبارت «لا أبَ لک» قطعا نادرست است و باید به کاربردهای این عبارت به صورت یکپارچه در فضای فرهنگی عربی توجه کرد و لذا به نظر می‌رسد بهترین ترجمه همان عبارتی است که در یادداشت قبلی آمده بود: «ای کسی که نیاز به کسی نداری». برای این موضوع همانندهایی را در زبان فارسی هم نشان داد، مثلا تعابیری مانند «خدا بکشدت / خدا بکشدش» و یا «لامصب (لا مذهب)» که هر دو بر اساس ساختار واژگان تعابیر منفی هستند، در مقام کاربرد بیشتر در یک فضای مثبت مانند اظهار شگفتی و اظهار شادمانی به کار می‌روند.

توضیح در باره یک معنای کم‌کاربردتر این تعبیر (لسان اللسان، ج ۱، ص ۱۱) و نیز عبارت «لَا أَبَا لِغَیْرِکُمْ» در خطبه ۱۸۰ را باید به فرصتی دیگر وانهاد.