… مدیر سالن ما را به طرف میزی راهنمایی کردند که سه خانم محترم آن‌جا نشسته بودند. همین که من و همسر و دخترم کنارشان نشستیم با بدخُلقی قدری خودشان را جمع کردند. ریز ریز نگاه‌مان می‌کردند و زیر لب … ⬿