چند سالی است که بخشی از هیئت‌های مذهبی و نیز سخنرانان تلاش می‌کنند تا در اشاره به سالروز رحلت پیامبر اکرم صلوات الله علیه از واژه شهادت استفاده کنند. امسال دامنهٔ این کار بیش‌وکم، به صدا و سیما هم کشیده شده بود. «شهادت»، بر خلافِ رحلت، رنگ و بوی تمایز به هویّت شیعی می‌دهد. هویّتی که از دیرباز بر مفاهیم متمایزکننده تکیه داشته است.

همه می‌دانیم که هیچ نتیجهٔ اخلاقی‌ای بر این جایگزینی بار نمی‌شود؛ یعنی با تغییر رحلت به شهادت در سبک زندگی و هویّت اخلاقی شیعیان تغییری رخ نمی‌دهد؛ تنها شکاف میان شیعه و سنّی بیش‌تر شده و هویّت شیعه متمایزتر خواهد شد. این تغییر را بخشی از تشیّعِ به اصطلاح، برائتی دنبال می‌کنند. شیعیانی که در مجالس مختلف، دوست دارند تا تفاوت خود را با دیگر گروه‌های مسلمان برجسته کنند و لعن به مخالفان را از ارکان ایمان خود می‌دانند. گفتمان برائتی از ادبیات انقلاب اسلامی به دور است. رهبران انقلاب از این گفتمان فاصله داشته و آن را زمینهٔ بروز اختلاف میان مسلمانان می‌دانسته‌اند. با این حال، ادبیّات لعن و برائت، این سال‌ها توانسته است از حمایت برخی از مراجع و نیز حوزوی‌ها برخوردار باشد و بخش عمده‌ای از هیئت‌های مذهبی را با خود همراه کند.

این سال‌ها مرز میانِ هویّت فرهنگی (مذهبی) شیعه که به صورت تاریخی از قم و بیوت مراجع مدیریت می‌شده است، با هویّت سیاسی تشیِّع که پشتوانهٔ گفتمان انقلاب بوده و از تهران مدیریّت می‌شود، پررنگ شده است. آن‌قدر پررنگ که برای برخی‌ها حضور هم‌زمان در هر دو را سخت می‌دانند و گاه می‌گویند از نظر هویّت فرهنگی قمی هستند و از نظرِ هویّت سیاسی تهرانی؛ و البته این ماجرا به این‌جا پایان نمی‌گیرد.

پاسخ دهید