چند سال پیش امام جمعه‌ی محترم یکی از مراکز استان‌ها از من خواست او را ببینم. قراری گذاشتیم و من به دیدنشان رفتم. خدا رحمت‌شان کند! به گرمی از من استقبال کرد و بعد از کلّی مقدمه‌چینی گفت: «من احساس می‌کنم نسبت به وقتی که از مردم می‌گیرم مدیونم. نمی‌خواهم بی‌اساس و سُست حرف بزنم. از شما می‌خواهم در تهیّه‌ی موضوع و متن خطبه‌ها و سخنرانی‌هایم به من کمک کنید.» وقتی نگاهش کردم متوجّه شدم که نگران عکس‌العمل من است. راستش را بخواهید هم خوش‌حال شده بودم و هم شگفت‌زده؛ به همین دلیل لبخندی زدم و گفتم؛ چشم، حتماً. خدا شما را حفظ کند که تا این اندازه به فکر درستی و سودمندی سخنان و خطبه‌های خود هستید. از آن پس تا مدّت‌ها برای ایشان خطبه و سخنرانی می‌نوشتم.

امروز در خبرها آمده بود که جناب آیت‌الله سید یوسف طباطبایی‌نژاد، امام جمعه‌ی محترم اصفهان، فرموده‌اند که «روایت داریم اگر فردی سه هفته از روی بی‌اعتنایی نماز جمعه را ترک کند باید خانه را روی سرش خراب کرد.» کاش آقایانی که اهل خطبه و خطابه‌اند، و کم‌تر فرصت مطالعه دارند، یک گروه مشورتی می‌داشتند که محتوای سخنرانی‌های‌شان را می‌نوشت و به آنان می‌داد. واقعیّت آن است که، روزگاری نیست که بتوان هر سخنی را گفت و از پی‌آمدهای منفی‌اش جَست. حتّی اگر وقت مردم را ارزش‌مند ندانیم، برای نگه‌داشتِ موقعیتی که این حضرات از آن جای‌گاه سخن می‌گویند، بهتر است کم، دقیق، مستند، و البته سودمند سخن بگویند.