از مجموع تحولات رسانه‌ای کشورمان در این چند سال، می‌توان نتیجه گرفت که جامعه ایران گرایش آشکاری به نفی اتوریته‌ها پیدا کرده است و در این وضعیّت، رسیدن به توافق و اجماع بسیار دشوار شده است. این پدیده از یک سوی خوب است چون سبب افزایش عقلانیّت انتقادی جامعه شده و به جامعه امکان بازنگری در همه اتوریته‌ها و احکام قبلی خود را می‌دهد؛ و از سوی دیگر بد است، چون جامعه را در یک دوره از آشوب نظرها وارد کرده است و این حس را به ما می‌دهد که هر چیزی می‌تواند درست باشد! و البته هر حکمی هم می‌تواند اشتباه باشد. در این هیاهو، بسیاری از مسائل و ادّعاها طرح و تکرار می‌شوند، بدون آن‌که پاسخ روشنی پیدا کنند. این می‌شود که سلامت فکری و اجتماعی ما در آشوب سخنان پراکنده و از هم‌گیسخته تهدید می‌شود و ما در حلّ هیچ مساله‌ای توفیق پیدا نخواهیم کرد. در این فضا صبح تا شب خبرهای زیادی می‌آیند و می‌روند، بی‌آن‌که کنش‌گران فضای مجازی را به یک توافق و یا تفاهم برساند. فضای رسانه‌ای جدید، اصل «تفاهم زبانی» ما را تهدید می‌کنند.

پاسخ دهید