به گمانم برای آن‌که جناب استاد سبحانی بتوانند نظریه‌ی سنجیده‌تری در باره‌ی تقریب ارائه دهند، پسندیده آن است که به مواردی توجه داشته باشند:
۱. اصول برشمرده شده به وسیله‌ی ایشان انسجام درونی ندارند. برای نمونه چگونه می‌توان اصل دهم که اختلاف را طبیعی و گریزناپذیر می‌داند را با اصل پنجم که تولّی و تبرّی را الزام می‌دارد کنار هم نشاند. اگر اختلاف امری طبیعی است، اموری چون سبّ و لعن و … چه معنایی خواهند داشت.
۲. باور به این که وحدت به خودی خود «بی‌ارزش» است(اصل نخست) کاری دشوار است. اصل بقاء هر جامعه‌ای با انسجام درونیِ آن درپیوند است، چگونه می‌توان تصوّر کرد چیزی که پایایی یک جامعه به آن بند است، از ارزش فارغ باشد.
۳. برای ارائه‌ی الگویی برای تقریب باید بدانیم که قرار است به چه چالشی پاسخ دهیم. به گمان من الگوی تقریب قرار نیست به یک چالش کلامی پاسخ دهد. تقریب، وحدت، اختلاف، و شکاف واقعیّت‌هایی اجتماعی هستند که باید جامعه‌شناختی بررسی شوند. آن‌چه از عالمانی چون ایشان انتظار می‌رود این است که با استفاده از متون دینی امکانی را فراهم آورند که تقریب شدنی‌تر باشد و کمک کنند که مشاجرات کلامی این پروژه را عقیم نسازد.
۴. از آنجا که تقریب یک امر اجتماعی است، لازم است توجّه شود که پروژه‌ی تقریب در چه جامعه‌ای دنبال می‌شود. بر خلاف جوامع سنتی، در جوامع سازمان‌یافته‌ی امروزی مشابهت ایمانی کنش‌گران چندان ضروری نیست. از قضا در این جوامع پذیرش اختلاف اصل اولیّه است. جوامع سازمان‌یافته بر اساس میزان کِششی که برای افراد و کُنش‌گران خود دارند پایدار می‌مانند.
۵. برای نقد تقریب نباید صرفاً به خُرده‌گیری از کنش‌گران تقریب و یا برنامه‌های آنان پرداخت. گاهی باید به نابازی‌گرانی هم اشاره کرد که امکان وحدت را کاهش می‌دهند. نابازی‌گران سودجویی که از دشمنی مسلمانان سود می‌برند و نیز خودی‌هایی که به هر دلیل، تقریب را تهدیدی برای اصالت باورداشت‌های خود می‌دانند، شانس موفقیّت دنبال‌کنندگان تقریب را کاهش می‌دهند. در طرح پیش‌نهادی لازم است به امور توجّه داشت.
۶. برای نقد پروژه‌ی تقریب نباید جوری سخن گفت که گویی قرار است زمین بازی را عوض کنیم. هیچ کدام از آنانی که تقریب را دنبال می‌کنند، وضعیّت عملیاتی آن را بی‌عیب نمی‌دانند؛ بهتر است جناب استاد سبحانی در موقعیّت نقد این پروژه به این نکته توجّه داشته باشند که نقدشان از پروژه‌ی تقریب به نقد اصل تقریب ترجمه نشود.
برای جناب ایشان آرزوی توفیق و سربلندی دارم.

پاسخ دهید