با نگاهی ارزشداورانه به فناوري هاي ارتباطي و اطلاع رساني آينده، مي توان پيش بيني كرد كه اين فناوري ها در آينده از نظر اخلاقي نه خير مطلق هستند نه شر مطلق؛ بلكه همچنان حامل كاركردي دوگانه (double aspect function) خواهند بود؛ چرا که به نظر نمي رسد ماهیت آنها در آينده تغییر عمده ای پيدا كند. مقصود از کارکرد دوگانه این است که این فناوری ها هم می توانند بستری برای تحقق فضائل اخلاقی باشند هم ابزاری برای ارتکاب رذائل اخلاقی.

البته عمق و سطح تاثيرات اخلاقي فناوري هاي آينده نسبت به وضعيت فعلي افزايش بيشتري خواهند داشت؛ و همين هم موجب مي شود كه آينده‌پژوهی درباره آنها ضرورت بيشتري پيدا كند. به عنوان مثال، افزایش دسترسي فناوري هاي آينده به اطلاعات شخصی كاربران، امکان نقض حریم خصوصی شان را افزایش می دهد. پيش فرض مدعاي پيش – گفته آن است كه «فناوری هرگز جبرگرا نیست؛ می‌تواند برای خلق انواع گوناگونی از جوامع به کار رود. در قرن ۲۰، از راه‌آهن، الکتریسیته و رادیو برای شکل دادن به دیکتاتوری‌های نازی و کمونیستی، و همچنین برای ترویج دموکراسی‌های لیبرال و بازارهای آزاد استفاده شد. در قرن ۲۱، هوش مصنوعی طیف حتی گسترده‌تری از امکانات را کلید خواهد زد. تصمیم به تحقق هرکدام از این‌ها، به‌احتمال زیاد مهم‌ترین انتخاب بشر در دهه‌های پیش‌روست.» (هراری، ۱۳۹۶).

نيل پستمن، از منقدان جدي رسانه هاي جديد، اين كاركرد دوگانه را به گونه اي ديگر بيان كرده است. او معتقد است «در تمام تحولات فني، نوعي تعامل و بده و بستان مطرح است. من مايلم از آن به عنوان معامله ارزش هاي معنوي در قبال كسب دنيا نام ببرم. تكنولوژي مي دهد و مي ستاند. بدين معناست كه همواره فناوري جديد به ازاي هر فايده و مزيتي كه عرضه مي دارد، زياني نيز به دنبال خواهد داشت» (پستمن، ۱۳۹۲الف: ۲۶).

خوب، اگر این گونه است پس آینده پژوهان اخفا قرار است چه کاری انجام دهند؟ پاسخ مختصر این که آنان نمي توانند اين كاركردهاي دوگانه را از بين ببرند، بلكه تنها مي توانند با طراحي سناريوهاي مختلف درباره اين فناوري ها، كاربران فناوري‌هاي آينده را راهنمايي كنند كه خود مرتكب رذائل اخلاقي نشوند و در دام بي اخلاقي ديگران نيز نيافتند.