روز چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ برابر با هفتم ماه مبارک رمضان ۱۴۳۹ بر اساس برنامه دانشگاه برای ایام ماه مبارک رمضان پس از نماز ظهر و عصر صحبتی کوتاه در نمازخانه با عنوان "خط زمان در قرآن" ارائه شد که خلاصه آن چنین است:

یکی از بنیادی‌ترین پرسشها و چالشها در بارة اسلامی‌سازی دانش تاریخ، جواز استفاده یا عدم استفاده از قرآن و استناد یا عدم استناد به قرآن در گزارش یا تحلیل رویدادهای تاریخی است. یکی از برداشتهای متعارف در باره چگونگی اهتمام قرآن به تاریخ که کفة ترازو را به نفع مخالفان استناد به این کتاب آسمانی سنگین­تر می­کند عدم پای­بندی قرآن به رعایت ضوابط متعارف در روایت تاریخی است. یعنی قرآن نه در گزارش کل تاریخ مقید به رعایت تقدم و تأخر زمانی رویدادهاست و نه در بیان جزییات یک رویداد چنین نظمی را رعایت می­کند. شاید به جز ماجرای حضرت یوسف علی نبینا و آله و علیه الصلاه و السلام که تقریبا قرآن روایتی زمان­مند را در سورة مبارکه یوسف رعایت کرده است و البته بدون پرداختن به همه جزییات ماجرای این پیامبر را از کودکی تا رسیدن به نقطة اوج قدرت بیان کرده است در بارة دیگر رویدادها شاهد چنین نظمی نیستیم و حال آن که سرشت روایت تاریخی با مسألة زمان پیوند خورده است.

اهمیت مسأله زمان‌مندی را از منظری دیگر و بیرون از حیطة تاریخ نیز می‌توان دریافت. امروزه تحول شگفت فنآوری مفهوم اطلاع‌رسانی را تغییر داده است و پدیده­ای به نام «خط زمان» Timeline را وارد مفاهیم مربوط به اطلاع‌رسانی کرده است. منظور از خط زمان، یک بازه زمانی مربوط به گذشته یا آینده برای بازنمایی و یا ارائه منظم گرافیکی یا غیرگرافیکی مهمترین رویدادهاست. اهمیت این موضوع سبب شده است که توجه به توالی زمان اطلاعات و موضوعات پژوهشی به یک قالب مهم اطلاع­رسانی و بخشی جداناپذیر از آن تبدیل شود؛ تا آنجا که گاه در تعریف خط زمان،  آن را یک فناوری دیجیتال Digital Technology نامیده‌اند و یا گاهی گفته­اند که بخشی از یک پایگاه اطلاع­رسانی است که فرد با مدیریت خودش ایجاد میکند و یا ویژه کاربر انتخاب می­شود و در آن انواع خدمات بر اساس رعایت توالی زمانی ارائه می­شود.

(در این قسمت از صحبت برای نشان دادن اهمیت موضوع، گزارشی کوتاه از پایگاهی به نام Historipedia که سیصدهزار خط زمان را در موضوعات مختلف در بر دارد برای مخاطبان پخش شد.)

در اینجا در پی پاسخ تکرار این سخن شعارگونه نیستیم که بگوییم آن چه بشر امروز به آن رسیده است قرآن چهارده و نیم قرن پیش آن را بیان کرده است، بلکه در پی بررسی این نکته هستیم که آیا قرآن واقعا به نظم زمانی و رعایت توالی زمانی پای­بند است یا نه؟

ضمن پذیرش این نکته که قرآن کتاب تاریخ نیست و از نظم شناخته شده روایت تاریخی تبعیت نمی­کند، اما در نگاهی کلی به نظر می­رسد این که قرآن به مسأله خط زمان و توالی زمانی رویدادها توجه ندارد را نمی­توان پذیرفت. یک بررسی اولیه نشان می‌دهد که قرآن در قالبهای مختلفی به توالی زمانی رویدادها اهمیت داده و آن را برجسته ساخته است و استخراج و تدوین این توالیها خود یک طرح پژوهشی انجام ناشده است.

یکی از نمونه‌ها در این زمینه، بهره‌گیری از واژگانی است که دلالت بر توالی زمانی دارد، مانند واژه تَتر و اتباع (بر وزن امکان) در این آیه شریفه:

ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا كُلَّ مَا جَاء أُمَّةً رَّسُولُهَا كَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ  (مؤمنون، ۴۴)

یعنی:

سپس فرستادگان خویش را به دنبال هم فرستادیم، هر بار که فرستاده‌ای به نزد امتی آمد او را تکذیب کردند و ما یکی را به دنبال دیگری قرار دادیم و از آنان تنها سخنی باقی نهادیم، پس دوری باد بر مردمانی که ایمان نمی‌آورند.

همچنین همه کاربردهای واژه «بَعد» که ظاهرا ۱۹۹ بار و واژه «قَبل» که ظاهرا ۲۴۲ بار در قرآن به کار رفته، ناظر به توالی زمانی رویدادهای اصلی تاریخی و یا جزییات درون یک رویداد است.این موضوع نیازمند مطالعه و پژوهشی گسترده‌تر بر اساس همه شواهد قرآنی است.

نگاه زمان­‌مند قرآن به تاریخ از جمله مؤلفه‌های مؤثر در چگونگی بهره‌گیری از منبع وحی برای بازخوانی مبانی تاریخ‌نگاری است، اما دارای پیامی عام برای همه علاقمندان فرهنگ قرآنی هم هست. تاریخی دیدن پدیده­ها هم فهم انسان و هم انصاف انسان را افزایش میدهد و هر دوی اینها به پرواپیشگی و کمال­یافتگی هر چه بیشتر انسان کمک می­کند و این همان خواسته و آرزوی ما در این ماه است. به عنوان نمونه اگر اتومبیلی خارج از جاده باشد در نگاهی ایستا می‌توان به راننده آن خرده گرفت که چرا از جاده فاصله دارد ولی اگر در بررسی پیشینه این اتومبیل معلوم شود که با ابتکار و همت این راننده، اتومبیل از لبة پرتگاه نجات یافته و اکنون به اینجا رسیده است داوری ما دگرگون خواهد شد.